متن ترانه حرمان امید نعمتی (متن آهنگ) : حرمان
زیبا چرا با ناز و با افسون و لبخندی به جانم آتش افکندی مرا دیوانه کردی امشب که با ناله غمت از دیده میبارد دلم بر سینه مینالد مرا دیوانه کردی دیوانه کردی رفتی مرا تنها به دست غم رها کردی به جان من خطا کردی مرا دیگر نخواهی دیگر نخواهی اشکی که ریزد ز دیده ی من آهی که خیزد از سینه ی من رنگ تمنا ندارد تو صبح روشن سپیدی بی تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد تو صبح روشن سپیدی بی تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد
| | |