متن ترانه نی و آواز علی زند وکیلی (متن آهنگ) : نی و آواز
من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود رانه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود راچنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود راگر این وضع است میترسم که با چندین وفاداری شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود راچو از اظهار عشقم خویش را بیگانه میداری نمیبایست کرد اول به این حرف آشنا خود راببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را | | |