متن ترانه سقف مقوایی امیرعلی بهادری (متن آهنگ) : سقف مقوایی
همیشه با یه نگاه شروع میشه چیزی که فکرشو نمیکنی یه دفعه تنها آرزو میشه وقتی که بهارمون میشه تموم میرسه پاییز وسط راه میزنه سرما به رابطمون غریبه شدی با من کاش تورو زودتر میشناختم دیگه این حرفا بی فایده است حالا که همه چیمو باختم نبودی اونی که میگفتی من و تو ستارمون جفت نیست ساعتها بحث های تکراری آخرم یه درک اجباری دستامو تو بغل کرده این سکوت بین ما درده می باره بارون تنهایی ، ما زیر یه سقف مقوایی توو خاطره هامون آسمون هنوزم صافه ، صافه تو خوابی و دستات رویای موهاتو می بافه حس خندیدن از ته دل حال گشتن و مقصد عشق درگیر آرزو اما چه حیف ، اما چه حیف ، اما چه حیف نبودی اونی که میگفتی ، من و تو ستارمون جفت نیست ساعتها بحث های تکراری ، آخرم یه درک اجباری دستامو تو بغل کرده این سکوت بین ما درده می باره بارون تنهایی ، ما زیر یه سقف مقوایی
| | |