متن ترانه سر کنم ای برگ خزان بمرانی (متن آهنگ) : سر کنم ای برگ خزان
سر کنم ای برگ خزان، با تو قصه ای کهن که در این قصه ی کهن نکته ای بود نهان که بسوزد دل من ناله ها ای برگ خزان، خیزد از نهاد من بر خاک افتادی و کس پی همدردی تو نکند رو به چمن تو هم چون من، چهره ای افسرده داری تو هم چون من، بی نصیب و خواری
| | |