هر لحظه با تو دلم اروم میگیره
این زندگی رو توی چشمات میبینه
هر لحظه توی خاطر من تو هستی
چه ساده قلب من و شکستی
انگار نمیشه با من بمونی
بی تو نمیشه باید این و بدونی
این قلب خسته ام نایی نداره
چشمام و بستن واسم کاری نداره
فکر نمیکردم که اون لحظه پیشم نباشی
بری تو مثل اون غریبه ها شی
ارزو کردم که دستامون جدا نباشه
ارزویی که تو اون رفتن نباشه
حرفی نداره واسه گفتن دل من
راهی نداره جز موندن تو این غم
چشمام میشینه منتظر به راهت
اما نداره عشقی نگاهت
باور نکردم تنهام میزاری
کسی بجای من تو قلبت بیاری
این قلب خسته ام نایی نداره
چشمام و بستن بازم کاری نداره