یه شب خواب راحت تو آغوش تو بغل کردن عطر تنپوش تو
یه شب بینهایت تو رو خواستن شبیه رسیدن به مرز وطن رام لازمه
نگاه تو با حال خوب خودش یه دنیا علاقه بدون تنش
یه عالم تو رو بی هوا دیدنو تو رو یک دل سیر بوسیدنو برام لازمه
نمیفهمم این لحظه های بدو که داغ من و شعله ور میکنن
برای فرار از تو و فکر تو تلاش من و بی اثر میکنن
نمیفهمم این جنگ بیهوده رو که پیش دل و منطقت پا گرفت
کجا عاشق از غربتش دور شد چرا خونه شو رو به دریا گرفت
سلام قشنگ دم صبح تو کنار تو این زندگی نو به نو
شریک یه حس خوش تن به تن کنارت هماهنگه فردا شدن برام لازمه
یه درکی تو عمق صدای تو هست که اصلا نمیشه بهش دل نبست
همین لحن خوبت که آرامشه که کار من و تا جنون میکشه برام لازمه
نمیفهمم این لحظه های بدو که داغ من و شعله ور میکنن
برای فرار از تو و فکر تو تلاش من و بی اثر میکنن
نمیفهمم این جنگ بیهوده رو که پیش دل و منطقت پا گرفت
کجا عاشق از غربتش دور شد چرا خونه شو رو به دریا گرفت