متن ترانه حرفهای بیمخاطب رضا یزدانی (متن آهنگ) : حرفهای بیمخاطب مثل خاطرات بدکردار تو سرم، مثل بوق ممتد شد با خودت، جور تازهای تا کن با بدی، جور تازهای بد شو مثل حرفهای بیمخاطب باش تو سرم، مثل پنکه میچرخی دم بکش، رو اجاق چشم من آبِ خوش، تو گلوی من جا خورد وقتی چشمهای من تو رو دیدن مثل فیلمهای بیسرانجامی طی کنم بیخیالیِ چی رو؟ توی این شبای بیخوابی بعد از این ز بامهای دروغ قوسهای تشدید بیتابی نگران نباش، حل میشه واسه من نشو آبِ رو آتیش مثل تبکردن گلِ یخ باش جستوجو کن اتفاق منو تو این جهان بیکنکاش مثل سایه با منی، همهجا چی میدونی از گذشتۀ من؟ توی دنیا، لِهولَوَرده شو اگه اربابهایی بودن من برای خودم یه برده شدم لای تقویم حسمو وا کن مثل اعتراض نطفه ببند توی نُتها، کوک بیاعصاب دنیا رو آب میبره امروز پاشو، پاشو، پاشو از خواب مثل حرفهای بیمخاطب باش نگران باش، حل نمیشه!
| | |