متن ترانه خاک گرم محمد معتمدی (متن آهنگ) : خاک گرم
تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من همسوی خویشم می کشی هم از خودت می رانیم چون باد در بند توام گیسوی سرگردان من ابری و ماه کاملی عشقی و پنهان در دلی همچون چراغی روشنی در غربت زندان من
آیینه آهم تویی هرکس که می خواهد تویی با یاد تو سر می شود شب های بی پایان من جادوی چشمت می کشد هر سو که می خواهد مرا من موجم و آن توام دریای چشمت آن من تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من دلتنگ آواز توام دلبسته ناز توام محتاج اعجاز توام ای درد و ای درمان من
| | |