چندی پیش خبری در رسانهها اعلام شد مبنی بر اینکه «خشایار اعتمادی» قطعهای را به دکتر «جواد ظریف»، وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید، تقدیم کرده است.
خبری کوتاه که سوالات زیادی را به دنبال خود داشت زیرا این اولین بار بود که یک خواننده موسیقی پاپ قطعهای را پس از مذاکرات هستهای به وزیر خارجه تقدیم میکرد. گفتگوی سایت «موسیقی ما» با خشایار اعتمادی به غیر از این تک قطعه اعلام جزئیاتش برای اولین بار، یک دلیل دیگر هم داشت. آن هم اینکه چرا او از زمان انتشار آلبوم «تو محکومی به برگشتن»، یعنی حدود چهار سال قبل، تا الان سکوت کرده و هیچ تک قطعه یا آلبومی با صدایش شنیده نشده است. این خواننده با سابقه انتقادات صریحی هم نسبت به روند موسیقی کشور و برخی جریانات موجود در بازار داشت. این گفتگو را تا پایان بخوانید:
*مطلع شدیم که ظاهرا قطعه جدیدی تولید و آن را به دکتر «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه، تقدیم کردهاید. لطفا کمی در مورد جزئیات این اتفاق توضیح دهید.
چندی پیش تولید اثری به نام «ایران زمین» با حمایت بانک «ایران زمین» را آغاز کردیم که در واقع سرود این بانک است. زمان تولید این اثر با مذاکرات هستهای مقارن بود و عزیزان تیم مذاکرهکننده نیز برای حفظ کرامت و احقاق حقوق ملت ایران تلاش میکردند. در تمام مدتی که شعر در حال نگارش بود، ناخودآگاه همه اسامی بزرگ و اساطیری و نمادهای ملی ایران در ذهن ما نقش میبست. بحث وحدت و همبستگی ملی یکی دیگر از مباحث مورد نظر ما در این شعر بود. در قسمتی از شعر هم این موضوع را بدین شکل روایت میکنیم:«لر و کرد/دیلمان و ترک/بلوچ و گیلک و سامی/مسلمان، شیعه و سنی/ این همه ادیان خوش نامی/همه فرزند این خاک و مقاوم در مسیر باد/تو را در اوج میخواهیم شبیه قلهای آزاد». در زمان ساخت قطعه ایران زمین به این نتیجه رسیدیم که این اثر چقدر در راستای خواستگاه ملت، رهنمود های مقام معظم رهبری، رویکردهای دولت جناب آقای دکتر «حسن روحانی» و سایر راهبران کلان کشور و به ویژه تلاشهای دکتر «جواد ظریف»، وزیر محترم امور خارجه، است. من تا کنون توفیق دیدار ایشان را نداشتم اما چهره خندان و در عین حال مصمم ایشان را همیشه دنبال میکردم. در هنگام تولید این قطعه چهره دکتر ظریف جلوی چشمم بود و خدا را شکر که قطعه ایران زمین یک اثر اساطیری شده که تمامی مراحل تولید آن با حمایت بانک «ایران زمین» انجام میشود. جا دارد از حسن نظر مسئولین عالی رتبه بانک ایران زمین هم تشکر ویژه داشته باشم که در روز رونمایی از قطعه مذکور، آن را به ملت شریف ایران تقدیم کردند.
*قصد تولید ویدئو هم برای این قطعه دارید؟
تولید بخش موسیقایی به پایان رسیده و برای ضبط بخش تصویری آماده میشود.
* از قطعه ایران زمین با عنوان یک اثر ملی یاد میکنم و یک کار شخصی نیست*
* بیشتر در مورد شعر توضیح میدهید؟
ما در شعر به تمامی نمادهای ملی ایران زمین نظیر حافظ و سعدی یا دانشمندانی همچون بوعلی سینا و زکریای رازی و ... دقت کردیم. تمامی اسطورههای شاهنامه فردوسی در این قطعه خودنمایی میکنند و در نهایت بحث امامت که ما را با تمام دنیا متمایز میکند هم از موضوعات اصلی این شعر است. به همین دلیل در این شعر ازنام مطهر مولا علی(ع)، امام حسین(ع)، امام هشتم حضرت رضا(ع) و منجی عالم بشریت(عج) یاد شده است. این شعر که از سرودههای «مریم دلشاد» است با نام خدا آغاز و نهایتا به نام حضرت مهدی(عج) ختم میشود. ملودی را خودم ساختهام و تنظیمی که «ایمان حجت» برای قطعه ایران زمین انجام داده، سازبندی کاملا آکوستیک دارد. من پس از چهار سال یک قطعه ساختهام که خدا را شاکرم که در راستای دین به هم میهنانم و رهنمود مقام معظم رهبری و تاکید ریاست محترم جمهور در راستای حفظ صیانت و وحدت بوده است. این اتفاق در کار ما رخ داد و من قطعه ایران زمین را از صمیم قلب به ملت، دولت و همه دلسوزان و مسئولین کشورم به ویژه دکتر ظریف تقدیم کردم که برای اثبات حقانیت خواستههای مردم ایران قدم برداشتند.
*شما قبلا هم قطعه «از پارس تا خزر» را با مضمون ملی منتشر کرده بودید که هنوز هم یکی از آثار پرطرفدار در این ژانر محسوب میشود. فکر میکنید آیا این قطعه هم بازخوردهایی شبیه آن را داشته باشد؟
نگاه «خشایار اعتمادی» اصولا با باورها و اعتقادات مردمش گره خورده و من نسبت به مسائل ملی حساسیت زیادی دارم. قطعه «از پارس تا خزر» در سال 76 ضبط شد وقطعه «غرور خطه خاور» را در سال 84 ضبط کردم. هر زمان که احساس کنم حضور من باعث ذوق و شعف ملی خواهد بود با تمام قدرت به میدان میآیم. درباره بازخوردهای این قطعه نمیتوانم اکنون نظر بدهم ولی در این قطعه از اساطیر و نمادهای ملی و دینی و خصوصا وحدت صحبت میشود. به همین دلیل از قطعه ایران زمین با عنوان یک اثر ملی یاد میکنم و یک کار شخصی نیست. امیدوارم که توانسته باشیم حق مطلب را ادا کنیم و مورد توجه تمامی هموطنان عزیزم از قومیتها و سایر مذاهب خوشنام ایرانی که قرنها مسالمت آمیز در کنارهم قرار زیر سایه یک پرچم زندگی میکنند قرار بگیرد.
* بازار موسیقی شبیه یک مهمانی شده که سبکهای مختلف بدون قاعده در کنار هم هستند*
*در بخشی از صحبتها فرمودید که چهار سال هیچ قطعهای نخواندید. دلیل این سکوت چه بود؟
بزرگی یک بار به من گفت که از سکوت خودت نگران نباش؛ از حضور بی تاثیرت نگران باش. درست است که خوانندگی برای من نمادین و شهرت است. اما هیچگاه اساس زندگی من بر مبنای خوانندگی نبوده که مجبور باشم حتما هر سال آلبوم منتشر کنم و روی استیج حاضر شوم. پس از حدود بیست سال فعالیت حرفهای در هنر کشور زمانی که به کارنامه کاری خودم نگاه میکنم میبینم کم کار نبودهام. ماحصل این بیست سال ده آلبوم اختصاصی و شش آلبوم مشترک نظیر «فصل آشنایی» و «ستارگان عشق» با سایر هنرمندان است. به همراه حدود بیست قطعهای که برای صدا و سیما خواندم، مجموعا حدود صد و بیست قطعه میشود. وقتی که به شناسنامه این آثار نگاه میکنم خدا را شاکر هستم که از مفاخری نظیر حافظ و مولانا، کمی بعدتر «شامل»و، دکتر «شفیعی کدکنی»، «نیما یوشیج»، «فریدون مشیری»، «علی معلم دامغانی» و «مظاهر مصفا» خواندهام. آثاری هم از چهرههای مطرحی نظیر «محمد صالح اعلاء»، دکتر «افشین یداللهی»، «عبدالجبار کاکایی»، «روزبه بمانی» و «مریم دلشاد» و... را اجرا کردهام. در بخش موسیقی هم با چهرههای سرشناسی نظیر مرحوم «بابک بیات»، «احمد پژمان»، «فریبرز لاچینی»، «تورج شعبانخانی»، «فواد حجازی»، «فردین خلعتبری»، «علیرضا افکاری» «بهروز صفاریان» و... همکاری داشتم. با تنظیمکنندههایی همکاری کردم که تمامی قواعد و اصول آکوستیک و ارکسترال را رعایت کردهاند. حتی اگر بنا بوده کار الکترونیک انجام دهم با «سیروان خسروی» که از بهترینها است همکاری داشتم. اغلب کارهای من آکوستیک هستند و این احترامی بوده که طی سالها به موسیقی و مردم گذاشتهام. از لحاظ اجرایی هم بیش از صد شب اجرا داشتهام و کنسرتهایی را برگزار کردم که نه تنها برای خودم بلکه برای هیچکسی دیگر رخ نداد. طی سالهای گذشته اجراهای هفت الی هجده هزار نفره داشتهام. یا حتی با یک پیانو در سالن دوازده هزار نفره آزادی به مدت یک ساعت و نیم اجرا داشتهام و در اکثر شهرستانها به مردم خوب سرزمینم تعظیم کردهام. افتتاحیه جشنواره موسیقی پاپ و ورود این سبک به جشنواره موسیقی پاپ با اجرای بنده بود. در جشنواره «بوسنی و هرزگوین» که به کشورهای مسلمان اختصاص داشت، شرکت و عنوان خواننده برتر را کسب کردم. در زمینه موضوعات ملی، اجتماعی، آیینی و عاشقانه کارهایی را اجرا کردم که به گواه منتقدان خوب بودند و خودم راضی هستم. با توجه به این شرایط و مسائلی که عرض کردم، اکنون به دنبال حضور به هر قیمتی نیستم. اعتقاد دارم که یک هنرمند نباید از سکوتش نگران باشد؛ باید از حضور بی تاثیرش نگران باشد. این چهار سال سکوت علت خاصی نداشت جز اینکه احساس کردم باید قطعهای بخوانم که اول خودم را تکان دهد. از سوی دیگر احساس میکنم بازار موسیقی پاپ دچار بحران شلوغی شده است. این بازار شبیه یک مهمانی شده که سبکهای مختلف بدون قاعده در کنار هم هستند.
*به نظر شما راهکار چیست؟
فکر میکنم باید شاخهها و سبکهای پاپ طبقه بندی و مدیریت شود. درست است که یک تهیهکننده محترم زمانی که در چنین شرایطی سرمایهگذاری میکند، باید ببیند هر نوع موسیقی چقدر متقاضی دارد و به همان میزان عرضه کند. اما باید به خاطر داشته باشد که کار فرهنگی عرضه میکند و به فکر اولویتبندی سطح آثار باشد. در گذشته خوانندههای کوچه و بازار مخاطبین زیادی داشتند. ولی مدیریت کمک می کرد تا کارهایی که از لحاظ کلام و موسیقی فاخرتر هستند در جایگاه مناسب خود عرضه شوند و بیشتر به گوش برسند. شبکههای ماهوارهای هم شرایط را برای کسانی فراهم کردهاند که یا فقط دوستدار موسیقی و شهرت طلب هستند و پتانسیل هنری و احساس مسئولیت هم ندارند. این شرایط در زمینه سایتها هم مصداق دارد و باید رسانههای اینترنتی ما یک سطحی را برای خود قائل شوند. از مدیریت کلان موسیقی هم این درخواست را دارم که نسبت به کارهای فاخر و پرمحتوا، ارج و ارزش بیشتری قائل شوند. مثلا برای این قبیل آثار باید امتیازات تهیه ویدئوکلیپ یا تبلیغات ویژه را درنظر بگیرند. زیرا کار بدون تبلیغات صحیح ویدئو کلیپ مطرح نمیشود. همچنین مسئولین ارشاد میتوانند برای آثار هم سطح و درجهبندی درنظر بگیرند. به این ترتیب بقیه هم سعی خواهند کرد برای رسیدن به درجه بالاتر و همچنین دریافت امتیازات بیشتر، سطح آثار خود را بالا ببرند. حتی شما روزنامهنگاران هم میتوانید با نقدهای دقیق، آثار را بررسی کنید. متاسفانه برخی از دوستان رسانهها با اعتقاد و اشراف به کار قلم نمیزنند و خطی کار میکنند. منظور من تمامی فعالان این عرصه نیست ولی بعضی از افراد این حوزه ناگهان تصمیم میگیرند که فلان شخص را ستاره یا فلان آهنگ را هیت کنند. فعالیت روزنامهنگاران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید هر هنرمند را بیغرض و بینظر نقد کنند.
متاسفانه جریانی در موسیقی به راه افتاده که همه صداها شبیه به هم، تو دماغی و نازک و توام با آه و ناله است. شایان ذکر است صدای خواننده شبیه یک بازیگر است که میتواند با حفظ هویت در قالبهای مختلف ایفاگر نقشهای گوناگون نظیر خشم و قدرت و محبت باشد. متاسفانه اکثر کمپانیها هم فقط به پیروی از بازار عرضه و تقاضا فقط روی همین موج سرمایهگذاری میکنند و صرفا میخواهند مخاطب را به هر قیمتی راضی نگه دارند. در چنین شرایطی خوانندگانی که برای آثارشان و مخاطبی که آنها را میشنود حرمت قائل هستند ترجیح میدهند وارد عرصه نشوند. این افراد تمایل دارند تا زمانی که خوانده نشدهاند وارد نشوند. اما سایرین هم باید کمک کنند تا موسیقی پاپ از حالت تکرار و یکنواختی خارج شوند. مسئولین باید شرایط انحصاری موسیقی را از بین ببرند. همچنین همه باید موسیقی پاپ و سایر سبکها را موسیقی محترمانهای بدانند که در تمام بزنگاههای سیاسی و اجتماعی و در راستای سیاستهای کلان نظام حضور داشته اند.
در پرانتز باید بگویم که این نکات را برای خودم نمیگویم. زیرا آن سابقهای که خدمتتان عرض کردم من را به آنچه که میخواستم نائل کرده و انگیزه مضاعف برای حضور به هر قیمت ندارم. ولی درخواستم این است که انحصارگرایی از بین برود و فرصتی برای نوظهورها ایجاد شود. در بخش کنسرتها هم متاسفانه تهیهکنندگان عزیز، میدانی را صرفا برای یک جمع خاص ایجاد کردهاند. دلیل اینکه میگویم نکات مذکور را برای خودم عنوان نمیکنم این است که من همیشه برگزارکننده کنسرتهایم بودهام. همیشه گرانترین آلبومها را برای خودم و با هزینه شخصی تولید کردهام و بنابراین غیر از احترام متقابل هیچ انتظاری از تهیه کنندهها ندارم. البته به آنها احترام ویژه میگذارم زیرا در چنین شرایطی که کپی رایت وجود ندارد سرمایهگذاری میکنند. چنین شایعه ای به شدت قوت گرفته که یک سیاست تعریفشدهای شکل گرفته که براساس آن سیاست نامبارک قرار است موسیقی ضعیف پاپ، موسیقی قوی پاپ را به حاشیه ببرد. و اگر اینگونه باشد که تاسفبار است.
* اینکه بخش خصوصی به حال خود رها شود اصلا مناسب نیست*
*برخی از اهالی موسیقی مسئولین را متهم میکنند که فعالیت خود را صرفا به صدور و امضای مجوز محدود کردهاند و برای شکستن همین انحصاری که شما فرمودید هیچ دخالتی نمیکنند. انحصار و انحصارگرایی که بیشباهت به مافیا نیست و خیلیها در محافل رسمی و غیر رسمی از آن صحبت میکنند. شما چه نظری دارید؟
من هم این صحبتها را زیاد میشنوم و گاهی اوقات فراتر میشنوم که شاید خدایی نکرده همین مافیا به سیستمهایی وصل هستند. چنین شرایطی باعث دلزدگی اکثریت و بهرهبرداری عدهای غیرمتعارف و انحصارگر میشود. چنین وضعیتی هم به غیر از سقوط راهی به جایی نمیبرد. به نظر من هم باید مسئولین ورود قوی داشته باشند و اینکه بخش خصوصی به حال خود رها شود اصلا مناسب نیست. اگر خدایی نکرده لینکهایی بین این افراد و برخی از سیاست گذاری ها وجود داشته باشد که جای تاسف دارد و امیدوارم اصلا چنین مسائلی نباشد. اما به هرحال از جنس صحبتهایی که شما گفتید، من هم میشنوم. اما چون خیلی فعالیت ندارم نمیتوانم یقینا تایید یا تکذیب کنم. امیدوارم که راهبران و سیاستگذاران فرهنگی کشور درک کنند که این حرفهای درگوشی شایسته نیست. بعضا میشنوم که این سیاستها از یک جا نشأت میگیرد و هرمی است و این مسائل با شرایط خصوصیسازی مغایرت دارد. باید این نکته را مدنظر داشت که با وجود خصوصی شدن و خصوصی سازی باز هم باید مدیریت وجود داشته باشد. اهتمام به خردجمعی، تشریک مساعی، شناخت موسیقیهای خوب و شناخت و هدایت شخصیتهای موسیقایی خوب تمامی کارهای مدیریت است. من در جایگاهی نیستم که بخواهم راجع به این مسائل بیش از این صحبت کنم. شناختی که از مدیران کنونی موسیقی دارم این است که افراد دانا و باشعور و فهیم هستند. انشاالله که برای کاستن از این شایعات قدم بردارند. زیرا چنین شایعات مبنی بر اینکه مثلا تهیهکنندههای زحمتکش ما به شکل هرمی به جریانهای هدایتکننده متصل هستند و عدهای را مغضوب یا عدهای را محبوب میکنند، مناسب نیست.
*به خاطر دارم که در سال 92 در جریان یک نشست خبری اعلام کردید که قصد اجرای پروژه «از پارس تا خزر» را دارید. اما چندی پیش خبرگزاریها به نقل از شما اعلام کردند که پرونده این پروژه فعلا مختومه شده. چرا چنین اتفاقی رخ داد؟
«از پارس تا خزرایران نشسته است» پروژهای در راستای وحدت و همبستگی بین اقوام ایرانی بود. این پروژه فقط به موسیقی محدود نمیشد و در راستای بهره گیری از حضور فرهیختگان و صاحبان اندیشه، متخصصان علمی، ستارگان عالم هنر، قهرمانان دنیای ورزش و حتی پیرو کسب رهنمود از مسئولین در حوزه های مختلف بود. شایان ذکر است که این پروژه بسیار بزرگ از طرف معاونتهای مختلف نهاد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، وزارتخانهها، صدا و سیما و سایر نهاد ها و سازمان های فرهنگی خصوصا کمیسیون فرهنگی مراکز استان ها و کلانشهرهای شهرداری تهران مورد حمایت قرار گرفت. اتاق فکرهای زیادی داشت و حتی قرار بود که به صورت اجرایی باشد اما بعدا تصمیم گرفتیم که در لوکیشنهای باستانی و آیینی ضبط و در قالب لوح فشرده منتشر شود. بحث اتحاد و همبستگی اقوام و مردم دغدغه همه مسئولین به ویژه مقام معظم رهبری و دولت محترم دکتر روحانی بوده و هست. در همین مقوله انرژی هستهای با توجه به ایجاد ذهنیت ایران هراسی و هجمه متخاصمین، که به دنبال ایجاد تفرقه بین وحدت اقوام ایرانی هستند، این پروژه پتانسیل کافی را برای مرتفع کردن این شیطنت ها و به خصوص توانایی احراز افتخار ملی و ایجاد موج نشاط را داشت. من طی این مدت توانستم چندین سازمان، نهاد و وزارتخانه را برای اجرای این پروژه با هم مرتبط و متحد کنم. اما وقتی کار به مرحله تامین بودجه رسید متوجه شدم حاشیهسازیهای ناحق و نامتعارفی درحال شکلگیری است. من در عرصه هنر با احترام حضور داشتهام و احساس کردم که ممکن پیگیری در این مرحله کرامت هنریام را با تهدید مواجه کند. با توجه به وضعیت اقتصادی کشور احساس میکنم که یا شرایط مهیا نبود یا کارشکنیهای غیرمنصفانهای صورت گرفت. به همین دلیل ترجیح دادم به توصیه بزرگان این پروژه را فعلا نگه دارم تا شرایط مناسب ایجاد شود. در اینجا لازم میدانم از جناب آقای دکتر «نوبخت» سخنگوی محترم دولت، دکتر «صالحی امیری» ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی، دفتر دولت در مجلس، معاونت محترم پارلمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین جناب آقای «مزاری»، دبیر کمیسیون فرهنگی مراکز استان ها وکلان شهرهای شهرداری تهران، بابت حمایتهایی که از این پروژه داشتند تشکر میکنم.
*از آلبوم جدیدتان چه خبر؟
هیچ صحبتی راجع به آلبوم جدید ندارم زیرا ذهنیت کنونی من حول محور آلبوم نیست. به محض اینکه اخبار جدید در این زمینه داشته باشم حتما اطلاع رسانیهای لازم را انجام میدهم.