سیامک آقایی قرار است کنسرت «باز عشق» را روز اول مهرماه در اصفهان روی صحنه ببرد.
پیش از این اجرا به سراغ این آهنگساز و نوازنده برجسته سنتور رفتیم تا در گفتوگویی کوتاه برای ما از «باز عشق» بگوید؛ از تجربه اجرا در شهرهای مختلف ایران و از فعالیتهای آتیاش. «سیامک آقایی» این رپرتوار را پیش از این در شهرهای مختلف ایران از جمله تبریز، همدان، یزد، مشهد، رشت، سمنان، خرمآباد، تربت حیدریه، بندرعباس و تهران روی صحنه برده و ظاهراً در شهرهای مختلفی آنقدری بازخورد مثبت دیده که این سفرها را همچنان ادامه خواهد داد. «باز عشق» تور موسیقایی است که سیامک آقایی با کامران منتظری (نوازنده تمبک) در شهرهای مختلف اجرا کردند.
سیامک آقایی را شاید مخاطبان ایرانی بیشتر با مجموعه «یاد باد» که ادای دین به پرویز مشکاتیان بود، یشناسند اما فعالیتهای گسترده او در سطح بینالمللی که با گروههای مختلف و شاخصی همچون «جاده ابریشم»، «اطلس آنسامبل» و ارکستر «دِ نایتز» انجام شده، در کنار رویکر خاص و در عین حال وفادارانهاش به موسیقی ردیف از سیامک آقایی هنرمند خاص در فضای موسیقی ایران ساخته است. در آستانه کنسرت «باز عشق» در اصفهان «موسیقی ما» گفتگویی با او انجام داده که پیش روی شماست.
* مجموعه «یاد باد» کار موفقی بود اما شما شش سال بعد از آن اجرا در تهران رپرتواری بدونکلام روی صحنه میبرید؛ دونوازی سنتور و تمبک. آیا این رویکرد شما را باید به حساب واکنش به مسأله خوانندهمحوری در جریان سالهای اخیر موسیقی سنتی گذاشت؟
نه. اینگونه نیست. من به عنوان یک آهنگسازی که از سنت موسیقی ردیف آمده بینیاز از خواننده نیستم. همینطور بر کسی پوشیده نیست که بخش عمده موسیقی ایرانی، موسیقی آوازی است. اتفاقا برای کار با خواننده ایدههای بسیاری دارم. منتها نکته مهم برای من «خودِ موسیقی» است و اصولا انگیزه هر اجرا و یا تولید آثار من با خودِ موسیقی آغاز میشود. مثلا من به این فکر نمیکنم که کدام سالن را چند شب باید با فلان خواننده یا بدون خواننده پر کنم. این موسیقی است که به من جهت میدهد. یعنی به سادگی جریان از این قرار است که قبل از هر تصمیمی و یا هر تصوری یک ملودی یا یک ایده کلی به ذهنم میاید و بعد به این فکر میکنم که کدام ساز، کدام نوازنده یا کدام خواننده برای این ایده خوب است. خُب این بار دیدم این مجموعه بیشتر «سازی» است و چنین ترکیبی برایش مناسبتر است. البته گاهی اوقات حس میکنم بد نیست چیزی روی آن زمزمه کنم، مثلا در حد یک بیت، دو یا سه بیت از آواز ردیف دستگاهی با توجه به سلیقه شخصی و برداشت خودم انتخاب کردم. لذا حدس میزنم این اجرا برای بچههایی که ردیف میدانند جذابتر است. و البته من سعی کردم چیزی که کاملا در حال و هوای ردیف بوده را به فضایی جدیدتر بیاورم. در نهایت میخواستم این را بگویم که در بدو امر خیلی به اینکه جزییات هر مجموعه چگونه باشد فکر نمیکنم. اینبار موسیقی من سازی است و اینگونه اجرا میشود و شاید اجرای بعدی من رپرتواری با یک خواننده باشد.
انتخاب اجرای رپرتوار «باز عشق» حتما دلیلی داشته که در اولویت شما قرار گرفته است. شاخصه اصلی این رپرتوار برای خود شما چیست؟
اگر آدم کاری هرچند اندک در موسیقی میکند شاید بهتر باشد خیلی توضیح ندهد. «عمل» خودش بهترین میزان است. تا همین الان هم من زیادی توضیح دادم (میخندد). خود کار گویاست. اینکه من حرفی بزنم یا ادعایی بکنم در سرنوشت موسیقی من خیلی تاثیری ندارد. موسیقی من به ادعاهای من کار ندارد خوب یا ضعیف خودش به مخاطب میگوید که چه مسیری میرود. حالا شاید بهتر باشد که دیگر وارد این بحثها نشویم، من تصور میکنم در اینگونه موارد بهتر است سرم به کار خودم باشد و توضیح و تبلیغ اثرم را به عهده دیگران بگذارم. رپرتوار من اگر حرفی داشته باشد، خود میزند. شاید تنها بتوان به این نکته اشاره کرد که من بر حسب اتفاقات شخصی قطعات این دو نوازی سنتور و تمبک را گرداوری و تنظیم کردم و الان خیلی خوشحال هستم چون باعث شد به شهرهای زیادی در ایران بروم و مخاطب متفاوتی را تجربه کنم.
اتفاقا میخواستم از شما بپرسم در مسیر این تور شما شهرهای زیادی رفتید، تجربه مخاطب شهرهای دیگر چگونه بود؟
در یک کلام شاهکار بود. برای من و کامران که خیلی عالی بوده، هم استقبال خوبی از ما میکردند و هم آئودیسنی عجیب و پر انرژی بودند. کمیت شاید زیاد نبود اما مخاطب کیفیت داشت. ببیند مثلا اگر من حدود ۵۰۰ مخاطب در شهری داشتم حدود ۳۵۰ نفر میآمدند و با چه حس و حالی؛ با جان و دل میآمدند. این مخاطب قلبش را دستش گرفته و آمده موسیقی بشنود. فوقالعاده بود. نکته مهم برای من انرژیای بود که از سوی آنها منتقل میشد و شاید هربار پس از بازگشت به خانه به این فکر میکزدم که چگونه همان انرژی را در بستر موسیقی به آنها بازگردانم. مهمترین مسئله امثال من بحث انگیزه است. تعارف نداریم، در حال حاضر کم هستند کسانی که انگیزه اصلیشان خود موسیقی باشد نه پر کردنِ صرفِ سالنهای بزرگتر.
من به عنوان یک اهل رسانه فکر میکنم یکی از مشکلاتی که برای موسیقی به وجود آمده بحثها و جنجال سازیهای برخی از موسیقیدانهاست که رقابت ناسالمی با هم شروع کردند. سعی میکنند به هر نحوی که شده کاری انجام بدهند که در متن رسانهها باشند. این رسانهای بودن خوب است ولی قاعدتا نه به هر قیمتی. شما در این ۶ سال حتی خیلی کمتر حضور رسانهای داشتید. آیا این دلیل خاصی داشته است؟ مثلا میخواستید مثل دیگران نباشید؟
نه. راستش من به این مسائل فکر نمیکنم. یعنی این نبوده که من تصمیم داشته باشم در رسانه نباشم یا باشم. موضوع سادهتر از این حرفهاست. من سازم را مینوازم، بعد از مدتی میبینم مجموعه ملودیها و قطعاتی شد حدود یک ساعت. با خودم میگویم خب این را میشود به عنوان یک اثر ارائه کرد، میشود به خاطر آن ۷۰۰ نفر را به تالار وحدت دعوت کرد. بعد همراهانم را به کار میاندازم. از نوازندهها گرفته تا کسی که پی مجوز و کارهای اداری میرود. من نمیتوانم شب در خانه به این فکر کنم چند ماهی شد کاری انجام ندادم پس طی دو هفته یک مجموعهای را آماده کنم و بعد بچهها را جمع کنم و دو سه ماه بعد هم اجرا کنیم. این از من بر نمیآید. در مورد من معلوم نیست کار بعدی چه زمانی ارائه میشود. من بداهه پیش میروم.
به خاطر همین این فاصله طولانی میان اجرای «یاد باد» و «باز عشق» افتاده است؟
من نمیدانم. شاید میشد در این چند سال ۴، ۵ کار درجه دو هم کرد. من امکاناتش را هم دارم (اشاره به درِ استودیو گوشه میکند که پشت سرش است). میتوانم روزی یک سیدی تولید و عرضه کنم! ولی خب من روال و قواعد دیگری دارم.
البته انصافا ۵ سال یکبار اثری ارائه کردن یک مقداری کم است. از کسی که موسیقیدان محسوب میشود توقع تولید بیشتری میرود.
بله. این انتقاد وارد است. به همین علت تصمیم دارم مجموعههای متفاوتی را به همراهی دوستان نوازنده و خوانندهام ضبط و منتشر کنم. اگر بتوانم کمی از این وسواس فزایندهای که در همهٔ مراحل کار – از آهنگسازی و تنظیم تا طرح جلد و چاپ و... - دچارش شدهام کمی بکاهم، به انتشار مجموعههای آماده و نیز در حال آماده شدنم، سرعت بیشتری خواهم بخشید. به عنوان مثال مجموعه «سفر سنتور» که قرار بود پارسال منتشر شود اینک برای مهر امسال آماده انتشار است و همینطور امیدوارم که تا پایان سال «نقش مستوری» را که مدتهاست آماده شده، منتشر کنم و نیز تدوین مجموعه صوتی و تصویری بازعشق –اجرای زنده در تالار وحدت به همراه کامران منتظری- را به پایان برسانم.