ایرانیان باستان عقیده داشتند که یک ماه شمسی به ۳۰ جایگاه تقسیم میشود و ماه، هر شب در یکی از آنها منزل میکند... .
بیست و ششمین جایگاه ماه، «کهت میان» نام داشت. پس از ورود اعراب به ایران نام اینجایگاهها تغییر پیدا کرد و کهت میان تنها نام دست نخورده باقی ماند. این بدان علت بود که ماه اعراب یک شب کمتر از ماه ایرانی دارد و هیچ جایگزینی برای شب کهت میان وجود نداشت. این فلسفهٔ نام گروهِ «کهت میان» است. همایون مجدزاده (نوازنده گیتار)، اردوان انزابیپور (نوازنده گیتارباس)، وانیک وارطانیان (نوازنده درامز) و علی اظهری (نوازنده ریتم گیتار) اولین اعضای گروه «کهت میان» بودند. از آن اسمها حالا فقط «همایون مجدزاده» مانده است و البته خود «کهت میان» که قرار است آخر این هفته کنسرتی را در برج آزادی برگزار کند با اعضای جدیدش: «سعید مقدمی گیتار الکتریک، مصطفی صالحی گیتار بیس، علی فراز درام» و قطعاتی چون «برخاسته از خاکستر»، «ایستگاه آخر»، «غیرقابل بازگشت» و «بخشایش» را اجرا کنند.
«همایون مجدزاده» سالهاست موسیقی متال کار میکند و آنقدر به راهی که میرود، مطمئن هست که تمام وقفهها و فاصلههایی که میان کارش به وجود میآید را به جان بخرد. اگر چه در این سالها با هر مشکلی که هست چند آلبوم منتشر کردهاند (اکسیر و وجود مجازی) و یکی – دو آلبوم آمادهٔ انتشار هم دارند که البته منتظر مجوز است برای اینکه به دست مخاطبان برسد. «برخواسته از خاکستر» البته آلبومی باکلام بود که مجدزاده اطمینان داشت امکان دریافت مجوز را ندارد، برای همین تلاشی هم در این زمینه نکرد؛ اما امیدوار است آخرین تجربهٔ موسیقاییاش – آورندهٔ باران- بتواند به انتشار درآید. ««کهت میان» در کنسرتِ اخیرش چند قطعهٔ اینسترومنتال (سازی) مثل «برخاسته از خاکستر»، «ایستگاه آخر»، «غیرقابل بازگشت» و «بخشایش» را اجرا خواهد کرد. در معرفی گروه آمده است: «ایدهٔ اولیهٔ موزیک کهت میان حدود سال ۱۳۷۴ برپایهٔ عناصر موسیقایی شرقی در فضاهای تیره شکل گرفت. تمهایی که ذاتاً دارای مشخصههای متعدد تأثیرگذار هستند. این مشخصهها عموماً متأثر از فضای شب، بیابان و بهخصوص دنیای اسرارآمیز و جادویی افسانهها است.»
نخستین کنسرت رسمی گروه در اردیبهشت ۸۲ در تالار فارابی برگزار شد و در بهمن ماه همان سال نیز دومین کنسرت آنها در همان تالار به مدت شش شب اجرا شد. کنسرتهای گاهو بیگاه ادامه داشت تا ده سال توقف تمامی فعالیتهای گروه. هر چه هست اما، حالا قرار است «کهت میان» دوباره کنسرت برگزار کند؛ برنامهای که «مجدزاده» دربارهاش میگوید: «به هر حال ما مجبور هستیم همان قطعاتی را به اجرا درآوریم که پیش از این، مجوزش را از مرکز موسیقی دریافت کرده است، به همین خاطر در این کنسرت قطعاتی از آلبوم اولمان – اکسیر- و آلبوم دوم – وجود مجازی- را به همراه چند قطعهٔ جدید از آلبومی که هنوز به انتشار در نیامده است، اجرا خواهیم کرد.»
اجرای اخیر گروه اما متفاوت از آن چیزی است که در این سالها مخاطبان «کهت میان» آن را شنیدهاند، درواقع ژانر موسیقی هم تا حدودی تغییر کرده است: » موسیقیای که در این کار اجرا میشود به موسیقی خاورمیانه نزدیکتر است.»
او در این کنسرت از گیتاری استفاده خواهد کرد که برخلاف گیتارهای مرسوم هشت سیم دارد. این هم تلاشی دیگر برای شرقی کردن موزیک: » استفاده از این ساز کاملا دلیل موزیکال داشت و به خاطر تمهایی بود که ما میخواستیم از آن استفاده کنیم. در سازهای محلی و سنتی ایران مثل سهتار یا تنبور، انگشت دست چپ نوازنده، روی یک یا دو سیم قرار میگیرد و سیمهای دیگر آزاد هستند، در این گیتار درست همین اتفاق رخ میدهد و ما با آن دو سیم اضافه همین استفاده ملودیک را خواهیم کرد. در واقه این دو سیم بم هستند و در عین حال بسیار محکم و قدرت نواختن ریتمهای شرقی را به نوازنده میدهد. حتی در یک قطعه از آن استفادهای مثل پرکاشن و سازهای ضربی ایرانی را خواهیم کرد.»
مجدزاده میگوید گیتار هشت سیم، به او توان افزایش گسترهٔ ملودیک را میدهد و در عین حال گستردگی ریتمیک موزیکش را افزایش میدهد؛ شاید به همین خاطر است که میتوان استنباط کرد قطعاتی که او در این کنسرت خواهد نواخت، پیچیدگی ریتمیک بیشتری دارند. اگر چه به هر حال نواختن این ساز مشکلات خاص خودش را دارد و صدا گیری از آن سختتر است. اما لابد هیچکس در این باره شکی ندارد که کار کردن در این سبک، خودش با چه دشواریهایی روبهروست. اتفاقی که مجدزاده دربارهاش میگوید: ««بالاخره باید گروهی هم در ایران باشد که در این سبک کار کند.»
«کهت میان» در کنسرت پیشرویش نیز مانند اجراهای گذشته و آلبومهایش، موزیکِ اینسترومنتال ارایه میکند. «مجدزاده» دلیل خودش را هم برای این ماجرا دارد. فعالیت در این سبک موزیک به همین شکل هم دشوار است و استفاده از کلام، کار را از همین هم که هست سختتر میکند: «ما قرار بود از همان ابتدا همین موزیک را تولید کنیم. تمام این ملودیها را سالها پیش روی نوار کاست ضبط کرده بودیم؛ اما اجازهٔ تولید نداشتیم. حالا میتوانم بگویم «کهت میان» چیزی که قرار بود بزند، زده است. دیدگاه ملودیکش هم مشخص است. مثلا همه میدانند دیدگاه ملودیک ما از خاورمیانه است و البته که ملودی من ایرانی نیست، چون فضای موسیقی من غربی است؛ اما این نوع موسیقی در گوش من است. من سالها در جنوب ایران زندگی کردهام و ملودیهای آن منطقه برایم آشنا هستند. به همین خاطر خواهناخواه ذهنیتم همین است.»
سالها قبل «مجدزاده» در یکی از گفتوگوهایش به این مساله اشاره کرد که وقتی سنتان از ۳۰ سال بالاتر میرود، میفهمید که اجرای کنسرت در یک سالن کوچک یا انتشار آلبومی در تعدادی محدود آن چیزی نیست که از ابتدا در فکر آن بودید؛ حالا چند سالی از آن روز میگذرد. ده سال از این مدت «کهت میان» هیچ فعالیتی نداشته است. لابد ده سال زمان زیادی است برای اینکه آلبومی منتشر و کنسرتی برگزار نشود و هچنان امیدوار ماند. «مجدزاده» اما میگوید: «میخواستیم از ایران برویم؛ اما ماندیم و ادامه دادیم. همهٔ اعضای گروه در این سالها عوض شدند و من به سختی گروه را نگه داشتم. خیلیها از ایران رفتند، برخی دیگر اصلا موزیکشان را عوض کردند و جمع کردن کار بسیار دشوار بود، به خصوص اینکه ما یک گروه کاملا مشتقل هستیم که نه تهیهکننده داریم و نه اسپانسر. من اصلا دلم نمیخواهد گروهمان تجاری شود. اصلا اینکه سالنهای چند هزار نفره را پر کنیم و موسیقی سادهای را به مخاطبانمان بدهیم را دوست نداشتم. همیشه دلم خواسته یک موسیقی هنری به مخاطبان بدهم. حالا قسمت زیادی از مخاطبان ما که کنسرتهای ما را میبینند، کسانی هستند که پیش از این آلبومهای ما را شنیدهاند و ما تلاش میکنیم در این کنسرتها آنها را با موزیکی جدید آشنا کنیم. در این سالها از – اکسیر تا کنون- فرم موسیقی ما تغییرات بسیاری کرده است؛ اما مخاطبان ما این موسیقی جدید را هم دوست دارند و اتفاقا شاید با آن ارتباط بیشتری هم برقرار کنند. به هر حال ایدهٔ ما هم در این سالها پختهتر شده است.»
او امیدوار است که آلبومی که آمادهٔ انتشار دارد، تاثیر گستردهای روی مخاطبانش بگذارد؛ چون هم شرقی است، هم ایرانی و هم بسیار آرام: » شاید بتوان این اثر را فیوژن دانست؛ اگرچه ذاتش تلفیقی نیست؛ اما حال و هوای شرقیاش مورد توجه متالبازها و دیگران قرار میگیرد. شاید هم با این اثر بشود با چند تهیهکننده وارد بحث شد.»
اما با همهٔ این مشکلات چه اصراری به ادامهٔ فعالیت در این ژانر؟ مجدزاده جوابی درست برای آن دارد: » پاسخ خیلی ساده است. من به «کهت میان» باور دارم. به ایدهٔ موسیقیاش هم. من فقط به خاطر این موزیک نبود که آن را ادامه دادم، به خاطر چیزی بود که در قلبم داشتم. من نگاه غمگین و در عین حال پرنشاطی را در جنوب ایران تجربه کردهام که در این سالها همواره در من و سازم وجود داشت و حالا بعد از این همه سال تازه مشغول بیرون آمدن از وجود من است. ضمن آنکه کار کردن در این سبک موسیقی، به نوعی یک جریان فرهنگی برایم هست که میخواهم مطابق با سیستم فرهنگی خودمان در آن فعالیت داشته باشم.»