متن ترانه شوق خواندن علی ارشدی (متن آهنگ) : شوق خواندن
میدونم یه عمر ِ که بی تکیه گاه داری با همین غصه سر می کنی با سختی قدم های ِ بی تاب ِ تو به این قله نزدیکتر می کنی درست وقتی حس می کنی خسته ای یا هیشکی نمی فهمه چی می کشی خدا خستگی هاتو می بینه و نمیذاره یک لحظه تنها بشی چرا آرزوهاتو انقد زود می خوای پشت ِ این ترس پنهون کنی؟! یه بغضی گلوتو گرفته ولی دیگه باید این بغضو بارون کنی چرا دلهره داریو ساکتی ببین قلبت از شوق خوندن پره کسی که خدا رو داره تو دلش بلند میشه وقتی زمین میخوره چرا دلهره داریو ساکتی ببین قلبت از شوق خوندن پره کسی که خدا رو داره تو دلش بلند میشه وقتی زمین میخوره
خودت این درو قفل کردی ولی کلیدش همینجاست تو مشتته بگو حرفتو با صدای بلند برو مطمئن باش خدا پشتته خودت این درو قفل کردی ولی کلیدش همینجاست تو مشتته بگو حرفتو با صدای بلند برو مطمئن باش خدا پشتته چرا دلهره داریو ساکتی ببین قلبت از شوق خوندن پره کسی که خدا رو داره تو دلش بلند میشه وقتی زمین میخوره چرا دلهره داریو ساکتی ببین قلبت از شوق خوندن پره کسی که خدا رو داره تو دلش بلند میشه وقتی زمین میخوره
| | |