متن ترانه دستات آصف آریا (متن آهنگ) : دستات
چرا نسبت به من سردی چیکار بودش با من کردی اگه دیدی که دلتنگی یا شد قسمت که برگردی شاید چاره اش همینه که ببینم از تو من زنگی یا یه عکسی یه یا قلبی یه آهنگی چرا عشق تو اینجوری تو مغز من فرو رفته چرا یه شب نباشی قلب من از رنگ و رو رفته بیا آشتی کنیم بریم تو جاده آخر هفته همین هفته دستات از شیشه بیرونه میشه دیوونه اونی که داره میرونه عاشقونه همسفر و با تو میخونه باز به عشقت این شماله و پشت فرمونه دستات از شیشه بیرونه میشه دیوونه اونی که داره میرونه عاشقونه همسفر و با تو میخونه باز به عشقت این شماله و پشت فرمونه موج دریای چشات اسکله قلبمو میشکنه سایه عشقت برام قدش از دیوار چین بیشتره از بلندای نگات شهر عشقت قد یه کشوره تا ته این جاده رو با تو رفتن عشق من عشقمه دستات از شیشه بیرونه میشه دیوونه اونی که داره میرونه عاشقونه همسفر و با تو میخونه باز به عشقت این شماله و پشت فرمونه دستات از شیشه بیرونه میشه دیوونه اونی که داره میرونه عاشقونه همسفر و با تو میخونه باز به عشقت این شماله و پشت فرمونه
| | |