متن ترانه ابر مسافر احسان خواجه امیری (متن آهنگ) : ابر مسافر
با توام ابر مسافر وطن پرنده ها کو با توام ابر مسافر گریه ها و خنده ها کو دنیا دیوارِ و زندون منو از خودم رها کن تا شبو ازم بگیری اسم فردا رو صدا کن اینجا شلاقِ و زنجیر اینجا آسمون کوتاهِ اینجا سقف آرزوها به بلندی یه آهِ
من اسیرم اما زنجیر تو اسارت غرورِ آرزومه پر کشیدن وطن پرنده دوره با توام ابر مسافر که تنت داغ زمینِ روی آفتابو نپوشون بذار دنیا رو ببینه ما می خواستیم از ترانه واسه هم خونه بسازیم مثل عاشقای قصه دل به آسمون ببازیم ما می خواستیم اما دنیا پر سنگ و پر خارِ تو بباری یا نباری برامون فرقی نداره
بذار دنیا رو ببینه اونکه آفتابی ترینِ اونکه بارون می شه هر شب رو تن گلا می شینه اونکه ابری می شه گاهی تو چشای گریه آلود اونکه بارونیه جنسش اونکه عاشقه زمین بود اینجا شلاقِ و زنجیر اینجا آسمون کوتاهِ اینجا سقف آرزوها به بلندی یه آهِ
| | |