من که چه باشم چه نباشم
به حال هیچکسی فرقی نداره
حتی خدای تو آسمونا
خبر از دل من که نداره
شب من همش تیره و تاره
دارم میرم از این شهر آخه انگار
بود و نبودنم فرقی نداره
نمیبینی دل تنگمو یارب
میزاری سر ما غصه بباره
شب و روز من تیره و تاره
برو میخوام تنها باشم برو حتی نکن پشت سرتم نگا
نکن حتی فکر منم بیخیال منِ عصبیِ خلِ بد صدا
خداحافظ عشق قدیمی شاید یه روز خوب دیدمت یه جا
من اگه برم یا که بمونم
میدونم کسی منتظرم نیست
ندارم دیگه حال خندیدن
هر شب میشه چشمای من خیس
میدونم کسی منتظرم نیست
نمیخوابه چشام بُغض کف سینه
برم کسی دیگه پام نمیشینه
نمیدیدی منو رفتم از پیشت
دلم پُره ولی چشم تو سیره
نگو بمون نگو سختمه دیگه