متن ترانه تقدیر فرهاد فناییان (متن آهنگ) : تقدیر
نه تقدیر بود نه یه آشوب که چشماتوازم دزدید نه چیزی مثل دل کندن میون باوروتردید یه حس بود مث زنجیرمث بغض یه دیونه که میگفت دل نبند میره میگفت هرگزنمیمونه ازاون شب ازهمون جاده که چشمامو نمیدیدی یه جورایی دلت تنگ بود به ظاهراماخندیدی همون جابودکه فهمیدم همه جونم گل نازم کنارم هستی وبد جوری دلش جای دیگس بازم توخوابم اومدی بااون چشای مست وخاموشت نمیدونم چی شددستات فشارم دادتوآغوشت بالبخندت یه عطری بود پرازاحساس بارونی پرازدل کندنی سخت وپرازمردن به آسونی همین شدسهم من ازتویه بغض حسرت ویک درد نه میشه ازتوبرگردم نه میشه باز بگم برگرد
| | |