تو این سنگرای معطر به عشق
باید گریه گریه عبادت کنم
با اشکای تازه وضو دارم و
میخوام آسمونو زیارت کنم
…
تو هر جای این دشت,پیغامیه
که داره دلم رو صدا می کنه
اگه از خودم بگذرم این سفر
منو راهی کربلا می کنه
…
بارون می باره آره بارون اشک
مث گریه های شب آخره
یکی روضه می خونه اینجا هنوز
یکی داره اینجا دلو می بره
…
چه مردای مردی مث باکری
پر از شور اروند و کارون شدن
شبای پر از نور هورالعظیم
چه مردای مردی که مجنون شدن
…
فدای دل تنگ دهلاویه
که مونده پریشون چمران هنوز
غریبونه هر روز و شب, کاوه رو
صدا می زنه,حاج عمران هنوز
…
شلمچه شروع غم کربلاس
هویزه هوای حسینو داره
طلاییه مس رو طلا میکنه
تو گرمای فکه ,بارون می باره
…
شلمچه شروع غم کربلاس
هویزه هوای حسینو داره
طلاییه مس رو طلا میکنه
تو گرمای فکه ,بارون می باره
…
بارون می باره آره بارون اشک
مث گریه های شب آخره
یکی روضه می خونه اینجا هنوز
یکی داره اینجا دلو می بره
…
درخت های بالا بلند وغیور
توی برف و بوران بهاری شدن
تو مهران و سردشت و گیلان غرب
چه رودای سرخی که جاری شدن
…
آهای سرزمین غریباشنا
چه رازی به چزابه داری؟ بگو
بگو نخلای سربلندت چی شد
چرا اینهمه بی قراری, بگو
…
بارون می باره آره بارون اشک
مث گریه های شب آخره
یکی روضه می خونه اینجا هنوز
یکی داره اینجا دلو می بره
…
چه سوغات خوبیه این سوز و آه
توروزای بی رنگ این عصر سرد
دیگه من نمیتونم آروم بشم
نمیشه هوای شهادت نکرد