متن ترانه باغ پژمرده (ورژن 2) حمید حامی (متن آهنگ) : باغ پژمرده (ورژن 2)
برای بغض گنجیشکای بی خونه یه قطره اشک روی گونه هات بس بود همین باغی که از پژمردنش می گی تو اوج خنده و آزادی بی کس بود هنوز شاید نمی دونی پرستوها نه از سرما که از تنهایی می میرن به این خاطر همیشه زندگی زیباست که دل ها لحظه ای آروم نمی گیرن من از بی طاقتی های تو دلگیرم نه اینکه با تو و حس تو بد باشم نمی خوام بیخودی غمگین و ویرون شی یا تو هر اشتباهی با تو همپا شم
واسه کاجی که از ریشه تبر خورده چه سودی داره جشنای زمستونی زمانی که قراره گم بشم از تو چه بهتر که بمیرم تو پشیمونی اگه طوفان نباشه دریا دریا نیست چرا می ترسی از بی رحمی تقدیر ستاره توی ظلمت معنی می گیره نترس از این سیاهی های دامن گیر برای بغض گنجیشکای بی خونه یه قطره اشک روی گونه هات بس بود همین باغی که از پژمردنش می گی تو اوج خنده و آزادی بی کس بود
| | |