متن ترانه ناخدا ماکان بند (متن آهنگ) : ناخدا
کشتی من به گل نشست ناخدای خوبی نداشت تن شکستمو ندید منو رو موج تنها گذاشت به شوق مقصدی قشنگ تنمو به دریا زدم دستم تو دست ناخدا می گفت که راه رو بلدم اعتماد کردم بهش عاشقش شدم شدید اما این عشقِ منو ناخدا هیچوقت ندید این وسط افتادم و کسی منو نمی فهمه ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم این وسط افتادم و کسی منو نمی فهمه ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
رد پاهات هنوز روی قلبمه همین رد پاها نمکِ روی زخممه انگاری ساحلم با من هم درده هردومون منتظریم ناخدا برگرده این وسط افتادم و کسی منو نمی فهمه ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم این وسط افتادم و کسی منو نمی فهمه ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
| | |