یک لحظه درکم کن تا فرصتی مونده
تردید تو مارو از ریشه سوزونده
یک لحظه درکم کن یک جای این تقویم
کی گفته عشق من ، ما سهم هم نیستیم
یک لحظه درکم کن ای آخرین همدم
گناه من این بود که عاشقت بودم
یک لحظه درکم کن حالا که دلگیرم
حالا که میسوزم حالا که میمیرم
یک عمر که میخوام راهی فردا شیم
اما نمیزارن هم پای هم باشیم
حالا که این راه و با گریه طی کردیم
باید که از مرز خوشبختی برگردیم
یک عمر که میخوام راهی فردا شیم
اما نمیزارن هم پای هم باشیم
حالا که این راه و با گریه طی کردیم
باید که از مرز خوشبختی برگردیم
تو شرجی چشمات اندوهی پنهونه
که راز طوفانه این مرد دلخونه
بی تو گمم توی رگبار تنهایی
اشکامو باورکن کجای دنیایی
کجای دنیایی کجای دنیایی
پشته کدوم ظلمت چشماتو گم کردم..
که از هراس تو نمیشه برگردم
پر میکشم از شهر تو اوج ویرونی
هنوز دوستت دارم چرا پریشونی
چرا پریشونی چرا پریشونی
یک عمر که میخوام راهی فردا شیم
اما نمیزارن هم پای هم باشیم
حالا که این راه و با گریه طی کردیم
باید که از مرز خوشبختی برگردیم
یک عمر که میخوام راهی فردا شیم
اما نمیزارن هم پای هم باشیم
حالا که این راه و با گریه طی کردیم
باید که از مرز خوشبختی برگردیم