متن ترانه باز باران میثم مروستی (متن آهنگ) : باز باران
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه عاشقان کودکانه باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه گریه های بی بهانه من ولی آشفته زیر بام این غم خانه پنهانم پریشانم از این دنیا چه می خواهم نمی دانم درون خاطرات کهنه سرگردان و ویرانم حیرانم باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه گریه های بی بهانه یادم آید روز باران یادم آید روز باران زیر چتر عشق می رفتیم بی پروا بی پروا می دویدی همچون آهو تا نشستی بر لب جو دست در دست و نگاهت خیره بر چشمان مشتاقم و دیگر نیستی افسوس تو را گم کرده ام در روزهای تار در این کابوس بیمارم جان آزاد تو رو گم کرده ام در عشق و در این حال بی تکرار و باران می زند آرام باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه گریه های بی بهانه می زند بر خاطراتم مشت و سیلی خسته ام با هر دلیلی بی تو دیگر رنگ ها هم تیره و تارن بی تو امروز اسمان هم نیست نیست
| | |