متن ترانه آرزو محمد لطفی (متن آهنگ) : آرزو
نفهمیدی چه آشوبم از اون لحظه از اون دیدار نفهمیدی وجود من پر بود از عشق از احساس تو این دنیا چه آروم و چه قلب محکمی داری نه یکبار که بودم من نشنیدم دوستم داری تو رفتی قبول کردم ولی باز آرزوت کردم که باز هم بیاد روزی که دستاتو بگیرم تو رفتی قبول کردم ولی باز آرزوت کردم که باز هم بیاد روزی که دستاتو بگیرم نمیدونی چه حالی دارم از وقتی که دل کندی چه بیزار شدم از آدما و روزای تکراری چقد سخت بود برای من که ببینم بری راحت همین بس بود که یک لحظه برگردی به یاد من تو رفتی قبول کردم ولی باز آرزوت کردم که باز هم بیاد روزی که دستاتو بگیرم تو رفتی قبول کردم ولی باز آرزوت کردم که باز هم بیاد روزی که دستاتو بگیرم
| | |