متن ترانه مکتب محمدرضا فروتن (متن آهنگ) : مکتب
یک حس سَهل و آنی یک بازی روانی آسان و بیتکلف دور از در مبانی ذاتیترین گرایش میلی به سمت کاهش انگار ذهن و اعصاب کردند یک تبانی تغییر کرده ام من حاشا ز فاش تغییر رازی ست در میانه یک راز این زمانی یک مدتِ مدیدی ست چیزی نگفته ام چون آزاده بوده ام از هر بازی زبانی جنسی به خود گرفتم مرغوب و فرد اعلا جنسی که کار دست است جنسی چنان که دانی اندیشه های واهی تردید چارراهی از آن مکان شهری گشتند این مکانی اندازه ام به هم ریخت بیرون پریدم از خط رنگ خطوط خارج آبی ارغوانی افسرد گونیا و پرگار هم نچرخید من ماندم و شما و آن ایکس جاودانی
آموزشی که دیدم در مکتب تو ای عشق تاثیر می گذارد بر تیر هر کمانی با تو ز خویش بیشم من پایتخت خویشم دیگر وطن ندارم هر سمت تو برانی چون تیر جسته ام من اکنون گسسته ام من جغرافیای خالی جستم به بی کرانی
| | |