یه عمری رو لبهام پر از خنده بودتا کی باید این نقشو تمرین کنم
یا هر سالِ تحویل بگم پیشمی
تا کی باید این فکرو تلقین کنم
دارم درد و دل می کنم گوش کن
چقدر حرف دارم که خالی بشم
چه حرفایی رو توو خودم ریختم
ببین از نبوده تو چی می کشم
میگن سایه ی من شبیه ِ توئه
آره تکیه گاهم همین سایه بود
ولی از همون بچگی دردِ من
نگاهای سنگینِ همسایه بود
تهِ هر زمستون یه هفته به عید
یه چیزی توو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد
یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه
توو این سالهایی که بی تو گذشت
همش با خودم از تو حرف میزنم
من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
هنوز بوی باروت میده تنم
شاید یادمون نیست اون موقها
توی خونه موندن که کاری نبود
یا رقصت میونِ یه میدونِ مین
واسه عکسای یادگاری نبود
یه مشت گل میارم سر خاک تو
که تو حس کنی دنیا توو مشتمه
دوباره به خوابم بیا حس کنم
وجودت هنوز مثلِ کوه پشتمه
مثه بچه ها هی زمین خوردم و
رو پاهای خستم بلند میشدم
کی مردونگی رو بهم یاد داد
که از بچگی مرد بار اومدم
من از بچگی مرد بار اومدم
تهِ هر زمستون یه هفته به عید
یه چیزی توو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد
یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه
توو این سالهایی که بی تو گذشت
همش با خودم از تو حرف میزنم
من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
هنوز بوی باروت میده تنم