لـب دریای جنـوب
خسته خسته
پـی تو تنگ غروب
دلشـکستـه
اومدم پـیدا کـنـم یه نشـونی
اومدم ازت بخوام پیشـم بمونی
لیلی لیلی ،... مجنون مـنم
جـای صحرا به دریا می زنم
لیلی لیلی ،... تــنـها اومدم
پیش تو از راه دریا اومــدم
اومدم بگم همونی ، که تو خوابـم دیـده بودم
اون که رو ماسۀ ساحل ، اسمش و کشیده بودم
اومـدم بـگم همونی ، که میخواسـتم توی رویا
عشـق مـن زلال و پاکِ ، مثـل پاکیـایِ دریـا
لیلی لیلی ،... مجنون مـنم
جـای صحرا به دریا می زنم
لیلی لیلی ،... تــنـها اومدم
پیش تو از راه دریا اومــدم
گفته بودی اسم تو معنی شبهاست
اومدم تنـگ غـروب لیلی کجـایی
گفته بودی خونتـون کناردریـاست
لـب بندر میـشـیـنم ، تا تو بـیـایـی
لیلی لیلی ،... مجنون مـنم
جـای صحرا به دریا می زنم
لیلی لیلی ،... تــنـها اومدم
پیش تو از راه دریا اومــدم