پشت همین کارای معمولی پشت همین حرفای تکراری
تو بهترین وضعیت ممکن تو بدترین وضعیت کاری
توی خیابون تو صف مترو توی کلاس و توی رستوران
تو اضطراب الکلاسیکو توی شلوغیای این تهران
فکر تو بودم فکر یه خونه فکر همین که پیش من باشی
فکر همین که آخر هفته با صبح بخیرای خودم پا شی
فکر تو بودم فکر یه خونه فکر همین که پیش من باشی
فکر همین که آخر هفته با صبح بخیرای خودم پاشی
من واسه تو این خونه کوچیک دنیا رو جور تازه ای می دیدم
غیر از تو که حرفامو می فهمی از زندگی چیزی نفهمیدم
تو پایتخت تخت گاز و دود با خنده ی تو زندگی کردم
از شرق تا غرب، غرب تا شرقو به عشق تو رانندگی کردم
فکر تو بودم فکر یه خونه فکر همین که پیش من باشی
فکر همین که آخر هفته با صبح بخیرای خودم پاشی
فکر تو بودم فکر یه خونه فکر همین که پیش من باشی
فکر همین که آخر هفته با صبح بخیرای خودم پا شی