متن ترانه کوه یخ پازل بند (متن آهنگ) : کوه یخ
نشسته ام به در نگاه میکنم دریچه آه می کشد تو از کدام راه می رسی جوانی ام در این امید پیر شد و نیامدی و دیر شد
همه درارو بستم خیره به نور یه شمع یه صدا گوشه ی ذهنم باز می گه کنارتم ولی تو خیلی وقته نیستی و منم و شهر منتظر می شینم بیای تموم بشه این رویای تلخ همه ی درارو بستم خیره به سوژه ی عکسم عصبی می شم وقتی می بینم فقط تو عکسا کنارتم روزای گرم و بیار تموم شه شبای سرد کجایی آرامشم حق من این نیست که دیوونه شم
حسابت با همه فرق داشت رفتنت درد داشت یه جوری شیرین بودی انگاری نگات عسل داشت خنده هات خالی جاش داره می سوزونه سرماش یه جوری باید بیای اصلا بیا تلخ باش همه ی درارو بستم خیره به سوژه ی عکسم عصبی می شم وقتی می بینم فقط تو عکسا کنارتم روزای گرم و بیار تموم شه شبای سرد کجایی آرامشم حق من این نیست که دیوونه شم هی حواسمو پرت می کنم یادم بره نیستی یادم بره قلبم عادت نمی کنه به هیشکی از اون گردنبند پازلی حالا یکیش هست و یکیش نیست دوباره غرور شکستو برف روی کوه یخم دوباره نشستو نیستی لشکر غم دوباره به خط شد نیستی و باز بغض دلم شکستو
خیال دیدنت چه دلپذیر بود جوانی ام در این امید پیر شد و نیامدی و دیر شد
| | |