متن ترانه زندگینامه رضا یزدانی (متن آهنگ) :
زندگینامه
دخترک ! جُز تو که دستات
واسه من مثلِ وطن بود،
کی میدونه که ترانه ،
زندهگینامهی من بود ؟
کی میدونه ؟ کی میخونه ؟
چه کسی دِل میسوزونه ؟
واسه این شبپَرهیی که ،
فکرِ پروانه شُدن بود !
من مثِ دفترِ شعری که
نخونده بسته میشه،
مونده بودم توی سایه ،
پُشتِ این سدِ همیشه !
تو به من گفتی که «ـ هستم
! » من حصارم رُ شکستم،
این نهالِ پیر در اومد ، از
تو گُلخونهی شیشه !
معنیِ معجزه بودی ، توی
کفرانِ علاقه !
هَر نگاهِ سادهی تو واسه
من یه اتّفاقه !
حالا دفترم رُ پُر کن ، از
غزلهای نگُفته !
بذار از برقِ نگاهت ، خورشید
از سکه بیفته !
شبِ من رُ زیرُ رو کن ، به
آتیشبازیا خو کن،
کاری کن که یخ نبندم تو
ترانههای خُفته !
روشنم کن تا بتابم رو به این
شبای تیره !
بذار از حنای چشمات ، لحظههام
رنگی بگیره !
نقطهچینا رُ رها کن ، چشمای
بستهمُ وا کن،
بیتو یه بغضِ قدیمی توی
حنجرهم اسیره !
معنیِ معجزه بودی ، توی
کفرانِ علاقه !
هَر نگاهِ سادهی تو واسه
من یه اتّفاقه !