متن ترانه ستمگر رضا طاهر (متن آهنگ) : ستمگر
تو از حالم چه میدانی منم در مرز ویرانی کمی هم پای این تنهای عاشق بودی ای کاش تو رفتی تا که برگردی چه آشوبی به پا کردی بیا و درمیان بازووانم مستقر باش فقط باش تو حتی برایم دردسر باش تو ای معشوقه ی ستمگرم چگونه از تو بگذرم مرا بکش که بی سنگرم، موی تو سپاه توست چشم تو سلاح توست درون جنگ نابرابرم سخت است تورا دیدن و عاشق نشدن بعد از تو دوباره دل سپردن قدغن از دل برود هر آنکه از دیده برفت رفتی و نرفت هوای تو از سر من گناه من بود عاشق شدن تو ای معشوقه ی ستمگرم چگونه از تو بگذرم مرا بکش که بی سنگرم، موی تو سپاه توست چشم تو سلاح توست درون جنگ نابرابرم
| | |