متن ترانه زمستون روزبه نعمت اللهی (متن آهنگ) : زمستون دستم بی حسه ، انگار یخ کردم انگار مشکوکم ک بر نمیگردم این حس تنهایی ، تلخ و نفس گیره انگار این هجرت ، اجبار تقدیره دستم بی حسه انگار یخ کردم انگار مشکوکم ک بر نمیگردم این حس تنهایی ، تلخ و نفس گیره انگار این هجرت ، اجبار تقدیره
انگار تو خونم عکس تو معلومه چشمام از این تصویر افسوس محرومه رویای روزای ابری و بارونی تو حال دستامو شاید نمیدونی
دستم بی حسه اینجا زمستونه اینجا بجز سرما چیزی نمیمونه ای کاش بودی تو ، میترسم این لحظه آخه نگاه تو ، آرامشه محضه دستم بی حسه ، انگار یخ کردم انگار مشکوکم ک برنمیگیردم | | |