من بیقرارت هستم تو بیقرار رفتنی
اصلا نه در فکر خودت نه در فکر منی
یک لحظه پیش من بمان تنها به ماندن فکر کن
یک شب به رویا من و تنهایی من فکر کن
وقتی که شب ها سایه ات همراه با من می شود
دنبال تو خانه به خانه شهر روشن می شود
با تو ستاره به ستاره شب چراغان می شود
یک شهر در میخانه ی چشم تو مهمان می شود
دریا شدی از من گذشتی گرفتارت شدم
حال منو دیدیو خندیدیو بیمارت شدم
رفتی که دنبال خودت اشک منو جاری کنی
حالا فقط باید خودت از من پرستاری کنی
وقتی که شب ها سایه ات همراه با من می شود
دنبال تو خانه به خانه شهر روشن می شود
با تو ستاره به ستاره شب چراغان می شود
یک شهر در میخانه ی چشم تو مهمان می شود
وقتی که شب ها سایه ات همراه با من می شود
دنبال تو خانه به خانه شهر روشن می شود
با تو ستاره به ستاره شب چراغان می شود
یک شهر در میخانه ی چشم تو مهمان می شود