متن ترانه در بند شهریار شاهی (متن آهنگ) : در بند
آمدم دل ببرم دل ببرم دل دادم زلف تو باید بدهد بر بادم آمدم دل ببرم دل ببرم دل دادم تا که دلبند توام آزادم تو که باران زده ای پرسه زدن را بلدی چه بگویم چه بگویم تو که من را بلدی چه بگویم با تو من از خاطره ها دل کندم بعد از این با لب تو میخندم آسمان سقف اتاق است تو اینحایی من به پرواز تو این پنجره را میبندم پنجره را میبندم
| | |