متن ترانه حباب شیث رضایی (متن آهنگ) : حباب
از من چیزی نمونده بود به جز یه سایه که تو تاریکی میمرد همیشه ضربه های سختی از هجومه غربتش میخورد یه مردی که مثله حباب چه بی صدا میشکست همیشه تو بن بست تنها مثله یه قایقه شکسته که اسیره تو دله دریا غرقه خودم بودم نمیدیدم تو رو میونه آدمها اما شدی پیدا گرفتی دستامو پر کردی تو رگهامو از آرزوهامو با تو پر غرورم یخه قلبمو شکستی چشمامو رو همه بستی چه خوبه که پیشم هستی ای سنگه صبورم
بی تو چه بی هدف میشه برام این زندگی به فردا بدبینم تو کاری کردی با دلم فقط تو رو تو آینه میبینم ساخنتی ازم یه آدمی که بی تو میپاشه عشقه تو رویاشه عشقه تو رویاشه گرفتی دستامو پر کردی تو رگهامو از آرزوهامو با تو پر غرورم یخه قلبمو شکستی چشمامو رو همه بستی چه خوبه که پیشم هستی ای سنگه صبورم گرفتی دستامو پر کردی تو رگهامو از آرزوهامو با تو پر غرورم یخه قلبمو شکستی چشمامو رو همه بستی چه خوبه که پیشم هستی ای سنگه صبورم
| | |