تو خیال کردی بری دلم برات تنگ
میشه
باغ خونه بی تو خشک و بی رنگ میشه
فکر می کردی که بری دلم پر از
رنج و غمه
بعد تو رنگ گُلا رنگ سیاه
ماتمه
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ
میشه
نمی دونستی دلم به سختی سنگ میشه
فکر نکردی می تونم تو رو
فراموش کنم
مثه بادی بوزم شعلتو خاموش کنم
راه بین من و تو دور ترین
فاصله شد
برای به هم رسیدن دلا بی حوصله
شد
حالا امروز دیگه من اسم تو یادم
نمیاد
دیگه حتی دل من خاطره هاتم نمی
خواد
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ
می شه
نمی دونستی دلم به سختی سنگ میشه
فکر نکردی می تونم تو رو
فراموش کنم
مثه بادی بوزم شعلتو خاموش کنم
می دونم توی دلت تلخ ترین گله
هاست
حسرت وا شدن کور ترین گره هاست
تو خیال کردی بری
تو خیال کردی بری
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ
میشه
نمی دونستی دلم به سختی سنگ میشه
فکر نکردی می تونم تو رو
فراموش کنم
مثه بادی بوزم شعلتو خاموش کنم