متن ترانه شیشه و بارون سهیل مهرزادگان (متن آهنگ) : شیشه و بارون
دلتنگی مث نشتی گازِ که شب میخوابی ولی صبح مردی مث زخم عمیقی که از رفیق قدیمیت خوردی مث چاقوی کندی که بد میبره ولی درد داره یا رفتن خونه مادری که فقط سنگ قبر داره کاش میشد واسه دردای زندگی بی حسی تزریق کرد راحت اگه یکی دلت رو شکوند و نموند نشی ناراحت بشه یک عادت کاش میشد واسه این دل زخمی با چسب زخمی کرد کاری چرا از خوبی زیادی آدما میگیرن هاری ، میگیرن هاری درد یعنی هنوزم که هنوزه به سینت میزنی سنگش رو حاضری بمیری تا به دست بیاری دل سنگش رو ولی اون نمیخواد که ببینی حتی رنگش رو
| | |