متن ترانه فصل پریشانی علی زند وکیلی (متن آهنگ) : فصل پریشانی
فصل پریشان شدنم را ببین بی سر و سامان شدنم را ببین بی تو فرو ریخته ام در خودم لحظه ی ویران شدنم را ببین کوچه پر از رد قدم های توست پشت همین پنجره می خوانمت پس تو کجایی که نمی بینمت پس تو کجایی که نمی دانمت بی تو پر از داغ پریشانیم مهر جنون خورده به پیشانیم پس تو کجایی که نمی بینیم پس تو کجایی که نمی دانیم
این منم این ساکت بی هم صدا این منم این خسته ی بی همسفر حسرت افتاده ترین سایه ام غربت آواره ترین رهگذر غربت آواره ترین رهگذر بی تو پر از داغ پریشانیم مهر جنون خورده به پیشانیم پس تو کجایی که نمی بینیم پس تو کجایی که نمی دانیم فصل پریشان شدنم را ببین
| | |