متن ترانه دشتی علیرضا قربانی (متن آهنگ) : دشتی
ای یار من ای یار من ای یار بیزنهار منای دلبر و دلدار من ای محرم و غمخوار منای در زمین ما را قمر ای نیم شب ما را سحرای در خطر ما را سپر ای ابر شکربار منخوش می روی در جان من خوش می کنی درمان منای دین و ای ایمان من ای بحر گوهردار منای شب روان را مشعله ای بیدلان را سلسلهای قبله هر قافله ای قافله سالار منهم رهزنی هم ره بری هم ماهی و هم مشتریهم این سری هم آن سری هم گنج و استظهار منچون یوسف پیغامبری آیی که خواهم مشتریتا آتشی اندرزنی در مصر و در بازار منهم موسیی بر طور من عیسی هر رنجور منهم نور نور نور من هم احمد مختار منهم مونس زندان من هم دولت خندان منوالله که صد چندان من بگذشته از بسیار منگویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش توگویی بیا حجت مجو ای بنده طرار منگویم که گنجی شایگان گوید بلی نی رایگانجان خواهم وانگه چه جان گویم سبک کن بار منگر گنج خواهی سر بنه ور عشق خواهی جان بدهدر صف درآ واپس مجه ای حیدر کرار من
| | |