متن ترانه نگاه آخر حامد محضرنیا (متن آهنگ) : نگاه آخر
نشستی تو بارون تو حال خودت داری غصه هاتو مرور می کنی من اینجا کنار تو پرپر شدم چرا داری از من عبور می کنی همین جایی اما حواست کجاست چه ساکت نشستی تو تنهاییات منم زیر بارون قدم می زنم کنارت همین جا توی این حیاط پلکم از خواب تو داره می پره تو چه راحت ولی خوابت می بره بذار چند ثانیه خوب نگات کنم آخه شاید این نگاه آخره نشستی تو بارون تو حال خودت به یک گوشه خیره نگاه می کنی دیگه این شب آخره که منو با اسم کوچیکم صدا می کنی یه چیزی بگو شاید آروم بشم سکوت تو از مرگ هم بدتره نمیشه که اشکامو قایم کنم یه کاری کن این لحظه ها بگذره | | |