متن ترانه عاشقی روزبه بمانی (متن آهنگ) : عاشقی
وقتی زلیخا میشوی از ناز میترسم من یوسفم ، از دکمه هایِ باز میترسم تضمینِ برگشتن به خانه جَلد بودن نیست من از همینجا شد که از پرواز میترسم
جوری عاشقِ منی ، که خودم حس میکنم با من از زمین جدایی وقتی که دورم ازت ، تا نگیری دستمو حالِ دریا زده هایی جوری عاشقِ توام ، که واسه من صورتت به یه آیینه شبیهه وقتی که دورم ازت ، این اتاقا واسه من به قرنطینه شبیهه حسی که دارم بهت ، حسِ تشنگی حسِ بارونه با ابرا حسِ فانوسیه که ، روشنه تمامِ عمر تا یه شب نترسه دریا وقتی با همیم ، قلبم میکوبه قحطی هم بیاد ، حالِ من خوبه فرقی نداره کجایِ دنیایی وقتی با همیم ، شکلِ یه باغم دریا خونمه ، جنگل اتاقم فرقی نداره کجایِ دنیاییم
حسی که دارم بهت ، حسِ تشنگی حسِ بارونه با ابرا حسِ فانوسیه که ، روشنه تمامِ عمر تا یه شب نترسه دریا وقتی با همیم ، قلبم میکوبه قحطی هم بیاد ، حالِ من خوبه فرقی نداره کجایِ دنیایی وقتی با همیم ، شکلِ یه باغم دریا خونمه ، جنگل اتاقم فرقی نداره کجایِ دنیاییم فرقی نداره کجایِ دنیاییم فرقی نداره کجایِ دنیاییم
| | |