<font size="2" face="Droid Arabic Naskh">سالار عقیلی که با صدای مخملینش میتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند در این آلبوم تلاش کرده است تا با تنظیم صدایش به تناسب فضا و ریتم هر قطعه با صدایش مانور بیشتری بدهد. <br></font>
سالار عقیلی که با صدای مخملینش میتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند در این آلبوم تلاش کرده است تا با تنظیم صدایش به تناسب فضا و ریتم هر قطعه با صدایش مانور بیشتری بدهد.
اولین قطعه آلبوم فصل عاشقی تصنیف نگارا
در دستگاه چهارگاه است. عقیلی به عنوان خواننده و دربندی به عنوان آهنگساز سعی کردهاند
که تصنیفی قدیمی را بازسازی کنند و با اضافه کردن چند رنگ صدایی، فضای این تصنیف را
با بیان خودشان باز تعریف کنند. بازسازی تصانیف قدیمی به هیچ وجه کار ناپسندی نیست.حتی
در موسیقی امروز دنیا هم کار مرسومی است که آثار گذشتگان را با حفظ جانمایهاش، دوبارهسازی
میکنند و با ارایه و اضافه کردن مولفههایی از موسیقی مدرن، سعی میکنند آثار گذشتگانشان
را به فراموشی نسپارند.
در کشور خودمان هم کم نبودهاند آهنگسازانی
که با رویکرد و نگاهی تازه تصانیف به جای مانده از گذشته (غالبا از دوره قاجار) را
دوباره سازی کردهاند.شاید نمونه موفق بازسازی تصانیف، آثار زندهیاد لطفی باشد که
برخی از تصانیف و قطعات موسیقی بزرگانی چون صبا، درویشخان، رکن الدین خان مختاری،
شیدا و عارف را بازنوازی و اجرا کرد.اما سوالی که در این جا مطرح میشود این است که
قصد لطفی و لطفیها از ارایه این بازسازیها
چه بود؟
میتوان حدس زد قصد مرحوم لطفی و دیگر بزرگان
موسیقی ایرانی از بازسازی این تصانیف، ضرورتی بوده که آنها در دورهای حس میکردهاند؛
آنها در واقع میخواستند جلوی هجمههای فراوانی که به موسیقی کشور وارد میشده را
بگیرند و شاید به ناچار بازمیگشتند به گذشته و آثار گذشتگان را مرور میکردند
تا شناخت بهتری از موسیقی ایرانی ارایه دهند و مسیری را برای موسیقی آینده روشن کنند.
اما در این روزها شاهد موجی هستیم که بسیاری
از هنرمندان عموما جوان،گرایش زیادی به آثار و تصانیف گذشته پیدا کردهاند. شاید دلیل
این امر را بتوان در چند بند خلاصه کرد:
اول: آثار گذشته و نغمههای آشنای قدیمی
همواره به دلیل حس نوستالژیکی که در مخاطب ایجاد میکنند، میتوانند فروش آن اثر را
تضمین کنند و هنرمند با موج سواری بر روی آثار به جای مانده از بزرگان موسیقی، دل مخاطبش
را ببرد.
دوم: «بیانگیزه شدن موسیقدانها» شاید
بهترین تعریفی باشد که بتوان برای آهنگسازانی که کوچکترین بدعت و خلاقیتی در ساخت آثارشان
ندارند، به کار برد. به هر روی استفاده از قطعات قدیمی و بازی با آنها بسیار آسانتر
از ساخت یک قطعه درخور توجه موسیقایی.
سوم: قدرت ریسک ناشران موسیقی و به ویژه
آثار فاخر و سنتی هم کاهش یافته و سعی میکنند بر روی همان آثار بازسازی شده قدیمی
حساب باز کنند تا آثاری جدید و بدیعی که معلوم نیست مخاطب موسیقی چه واکنشی به آن نشان
دهد. البته با شریط اقتصادی نحیفی و ورشکستهگونه که موسیقی دارد، شاید بتوان به آنها
حق داد!
چهارم: آشنایی کم آهنگسازان با کاربرد موسیقایی
اشعار مدرن و معاصر. خیلی از آهنگسازان موسیقی سنتی تمام تبحرشان این است که بر روی
بحرهای عروضی شاعران کلاسیک آهنگسازی کنند و نمیتوانند روی پیچ و تابهای شعرهای
نو و معاصر، حرکت و فرم موسیقایی ایجاد کنند.
سالار عقیلی که با صدای مخملینش میتواند
مخاطبان زیادی را با خود همراه کند در این آلبوم تلاش کرده است تا با تنظیم صدایش به
تناسب فضا و ریتم هر قطعه با صدایش مانور بیشتری بدهد.
اما مشکل آلبوم فصل عاشقی سالار عقیلی استفاده
نهچندان درست لحن در بیان موسیقایی شعر در بعضی قطعههاست. کافی است غزل «زلف بر باد
مده» حافظ را با صدای عقیلی در این آلبوم گوش کنید تا منظور نگارنده این سطور را بهتر
متوجه شوید. در موسیقی سنتی علاوه بر رعایت وزن شعر باید به لحن آن هم توجه کرد. گاهی
معانی شعر از دل همین الحان برای مخاطب قابل درک میشوند. اما عقیلی به این نکته آنگونه
که باید دقت نظر ندارد و با لحنی کمجان تنها سعی میکند تا قطعه را به پایان برساند.
همین کم توجهی به لحن و بیان شعر است که باعث میشود تا مخاطب تفکیکی بین قطعات قایل
نشود.
نکته بعدی که در این آلبوم باید مورد نظر
قرار گیرد استفاده و انتخاب شعر است. اشعار اغلب قطعات این آلبوم اگرچه بارها مورد
استفاده بسیاری از آهنگسازان قرار گرفته و انواع و اقسام ملودیها بر روی این اشعار
قرار گرفته و بسیار برای شنونده آشناست اما همچنان جذابیت دارد. قطعا شنونده با شنیدن
غزل حافظ سریع ذهنش پرت میشود به ملودی مورد نظرش از آن شعر خاص .
امارضا دربندی به عنوان آهنگساز اگرچه نوید
یک آهنگساز خوب برای آیندهای نهچندان دور را میدهد اما در این اثر چیزی برای عرضه
ندارد و صرفا چند نغمه و ملودی آشنا را با ترکیب سازی و تنظیم تازه ارایه میدهد آهنگساز
در این آلبوم محتاطتر از آن است که بتواند مخاطبش را غافلگیر کند و مدام در چارچوب
خاص و خط کشیده شده آهنگها حرکت می کند و حول محور تکرار میچرخد.
بحث دیگری که نه درمورد این آلبوم بلکه
درباره مجموعه کارهای عقیلی و شکل حرکت او میتوان مطرح کرد؛ موضوع تکراری و زیاد گفته
شده، پرکاری سالار عقیلی است که باعث شده بر روی کیفیت اثارش تاثیر بگذارد. به هر روی
این بحث به قدری از سوی اهالی رسانه مطرح شده که شاید حرف زدن دوباره آن فقط حوصله
مخاطب را سر ببرد. بسیاری از اهالی رسانه بارها این موضوع را با عقیلی مطرح کردهاند
و جوابهای تکراری از او گرفتهاند. به هر روی خود عقیلی بهتر میداند که دارد در مسیری
مبهم قدم میگذارد.مسیر گنگ و پرابهامی که اندکی لغزش در آن اجازه نداد توانایی برخی
از خوانندگان خوب موسیقی سنتی بهدرستی جلوهگر شود.
منبع:فارس