نادر مشایخی دربارهی نحوهی ورودش به دنیای موسیقی گفت: من به موسیقی و
سینما علاقهمند بودم؛ اما یک روز پدرم - جمشید مشایخی - من را کنار کشید و
گفت، باید بین موسیقی و سینما یکی را انتخاب کنی.
نادر مشایخی دربارهی نحوهی ورودش به دنیای موسیقی گفت: من به موسیقی و سینما علاقهمند بودم؛ اما یک روز پدرم - جمشید مشایخی - من را کنار کشید و گفت، باید بین موسیقی و سینما یکی را انتخاب کنی.
این رهبر گروه ارکستر اظهار کرد: 16 ساله بودم که سعی کردیم، با دوستانم یک فیلم درست کنیم. پدرم پیشنهاد کرد که دوستانم را به خانه دعوت کنم تا با هم آن فیلم را ببینیم. وقتی تماشای فیلم تمام شد، پدرم من را کنار کشید و گفت، همین الان باید بین فیلم و موسیقی یکی را انتخاب کنی! نمیتوانی هم در موسیقی و هم در سینما فعالیت داشته باشی. من همان زمان پاسخ دادم که موسیقی را انتخاب میکنم.
او ادامه داد: این پاسخی که به پدرم دادم، قدم اول من برای تمرکز روی موسیقی بود که من آن را مدیون پدرم هستم، زیرا او سعی کرد، در کار من تمرکز ایجاد کند.
این آهنگساز همچنین اظهار کرد: پدرم یک حرف مهم به من زد و من هم همیشه آن حرف را به کار بستهام و آن را به شاگردانم هم گوشزد میکنم؛ آن حرف این بود: «منیت به درد هنر نمیخورد».
این هنرمند تأکید کرد: باید منیت را کنار گذاشت. وقتی کار هنری انجام میدهید، باید به خود هنر خدمت کنید. تا وقتی زیر دست آن نباشید، هیچ اتفاقی نمیافتد. این موسیقی است که باید شما را جلو ببرد و فکر میکنم این حرف که یک موزیسین میگوید، من هر کاری دلم بخواهد میکنم، اشتباه است، بلکه باید ببینید موسیقی به شما چه میگوید و چه میخواهد.
وی گفت: موسیقی را درست گوش کنید و منیت را کنار بگذارید. آنوقت کارها درست انجام میشود. تمام استادان بزرگ موسیقی در ایران همینطور بودند؛ وقتی یک شاگرد نزد استاد موسیقی میرفت، اینگونه نبود که از همان اول آموزش ردیف و دستگاه ببیند، بلکه باید چای هم میریخت تا به شاگردی پذیرفته شود. آن زمان هنرجو یاد میگرفت که باید سرش پایین باشد.
مشایخی با بیان اینکه اینگونه رفتارها در این زمانه کمتر دیده میشود، بیان کرد: نحوهی روابط اجتماعی تغییر کرده است. این روزها هنرمندان با القابی مانند «دکتر» فعالیت میکنند. این القاب وقتی بهعنوان ابزار استفاده میشوند، اتفاق خوبی نیست. در اروپا کسی که هم دکتر و هم آهنگساز است، تأکید میکند که هیچوقت کنار نامش کلمهی «دکتر» نوشته نشود؛ مگر باخ و بتهوون دکتر بودند؟ اعلام جایگاه اجتماعی هیچ لزومی در مسائل هنری ندارد و به اعتقاد من، حتی مزاحمت ایجاد میکند.
این هنرمند که سالهایی از زندگیاش را در آلمان سپری کرده، در پاسخ به پرسشی دربارهی حضورش در ایران در سالهای اخیر، گفت: در ایران بیشتر احساس خوشبختی میکنم؛ از روزهای داغ تابستان لذت میبرم و از اینکه با زبان فارسی با مردم حرف میزنم.
نادر مشایخی متولد سال 1337 است. او پس از پایان تحصیلات ابتدایی در تهران به هنرستان عالی موسیقی راه یافت و پس از آن، تحصیلات خود را در دانشگاه موسیقی وین در اتریش و در رشتهی آهنگسازی، رهبری و موسیقی الکترونیک ادامه داد. مشایخی در سال ۲۰۰۱ «آنسامبل وین ۲۰۰۱» را تشکیل داد و از همان سالها رهبری گروههایی مانند «وین 2001»، «کاپلا کوندورتا» و همکاری با هنرمندانی مانند هانا شیگولا را آغاز کرد.
از دیگر فعالیتهای این آهنگساز شرکت در جشنوارههای موسیقی در اروپا، آمریکا و آسیا، رهبری ارکستر سمفونیک تهران و اجرای کنسرت با این ارکستر در اتریش (دوبار) و آلمان، تدریس در دانشگاه تهران، دانشکدهی موسیقی دانشگاه هنر، دانشکدهی صداوسیما و کنسرواتوار تهران اشاره کرد.