نشست تخصصی بررسی کپی رایت (حق مولف) جمعه پانزدهم اسفند ماه با حضور تعدادی از تهیه کنندگان، کارشناسان و هنرمندان موسیقی در شهر کتاب فرشته برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، امیر بهاری منتقد که به عنوان مجری در این برنامه حضور داشت در ابتدای این نشست تخصصی ضمن ارائه توضیحاتی مختصر درباره مساله کپیرایت گفت: این بحث، موضوعی قدیمی است که از ابتدای قرن هجدهم در اروپا و در حوزه کتاب مطرح شده و بعد از پدیده ضبط در موسیقی نیز نمایان شده است. در ایران اما اولین بار در سال ۱۳۰۴ است که قانون ثبت علایم تجاری تصویب میشود و در سال ۱۳۴۸ قانون حقوق مولفان و مصنفان به تصویب میرسد.
رامین صدیقی مدیر نشر هرمس نیز در این نشست پیرامون وجود این قانون در اروپا گفت: از اواخر قرن پانزدهم این ایده شکل گرفت که موسیقی یک ایده خلاقه است و باید آوردهایی برای صاحب اثر داشته باشد.
وی توضیح داد: این قانون در ۱۲۰ سال اخیر به خاطر تغییرات تکنولوژی گسترش پیدا کرده است، هر چند همچنان سرقت هنری اتفاق میافتد. اما کپیرایت رگههایی را ابداع میکند تا ریسک زیر پا گذاشتن قوانین اثر کمرنگ شود. در ایران اما قانونی در سال ۴۸ تصویب شده است که همچنان نادیده گرفته میشود، برای مثال، موسیقی ۶۵ درصد برنامههای صدا و سیما را شکل میدهد بدون آنکه درآمد حاصل از آن با صاحبان و خالقان اثر تقسیم شود. در حالی که هر بار که اثری از رسانهای در دنیا پخش میشود، متناسب با اینکه رسانه در چه بردی – محلی، ملی و ماهوارهای – باشد به هنرمند ۳۰ تا ۷۰ سنت یورویی تعلق می گیرد.
کسانی که قانون را زیر پا میگذارند عموما خودشان قانونگذارهستند
صدیقی افزود: برای مثال آلمان ۱۲ هزار کانال رادیویی دارد که اگر سالی یک بار اثر هنرمندی پخش شود، درآمد سالانه آن ۳ هزار و۶۰۰ یورو میشود به علاوه اینکه ۶۰ کشور در دنیا هستند که عضو کنفدراسیون «برن» و «رم» هستند و این مبلغی رویایی برای هنرمندان است. گاهی برخیها میگویند پیوستن به قانون کپیرایت به نفع موسیقی نیست، در حالی که از همین راه ساده میتواند بودجه فرهنگی ما را تامین کند و هنرمندان ما دیگر جیرهخوار بوجههای فرهنگی هستند.
وی بیان کرد: نکته تاسفبار این است که قانونی که درسال ۴۸ تصویب شده الان هم رعایت نمیشود. البته تشکیل دادسرای هنر و رسانه به عنوان قدم اول خوب است، اما قانون حقوق مولفان و مصنفان که در سال ۷۶ به آن متممی اضافه شد، هرگز لازمالاجرا نشده است چون کسانی که قانون را زیر پا میگذارند، عموما خودشان قانونگذار هستند و همین باعث شده تا جامعه هم حساسیتی در این خصوص نداشته باشد و گمان کند که موسیقی مثل هوا قابل استنشاق است و نباید برای آن بهایی دارد.
مشکل موسیقی پیش از این به خود اهالی این هنر برمیگردد
کامبیز نوروزی حقوقدان هم در این نشست تخصصی با تایید صحبت های صدیقی گفت: رشد حقوق تابعی از رشد اجتماعی است. ضمن اینکه کالای فرهنگی در ایران به تازگی جنبه کالایی پیدا میکند، پیش از این تنها یک چیز ارزشمند بوده است نه کالا و حالا اندک اندک وجه اقتصادی هم پیدا میکند. اتفاقا نقیصه بزرگ عدم توسعه حقوق مولفان و مصنفان به همین جهت است، به خصوص اینکه توسعه تکنولوژی و تولید رسانهها تولید و توزیع موسیقی را آسان کرده و مصرفش را افزایش داده است. این در حالی است که قانون مولف مصوب سال ۴۸، همچنان قانون خوب و کارآمدی است اگرچه به دلیل تحولات تکنولوژیکی اخیر شاید ترمیمهای مختصری نیاز داشته باشد.
وی افزود: مشکل موسیقی پیش از این به خود اهالی این هنر برمیگردد. برای مثال قراردادهایی که در این صنف بسته میشود و مشکلاتی دیگر که بخشیشان، مشکل جامعهشناسانه است. ما وقتی از حقوق صحبت میکنیم از تصویب قواعد رفتاری صحبت میکنیم. تحولات حقوقی باید همپای تحولات جامعه باشد، اما در این سالها تعداد کمی از هنرمندان به مراجع قانونی شکایت کردهاند که سیدیشان غیرمجاز تکثیر شده یا بدون اجازه پخش شده است. حتی گاهی تعدادی از اهالی موسیقی حاضرند پول بدهند تا موسیقیشان از رادیو و تلویزیون منتشر شود، در این سالها فقط آقای شجریان رسما اعتراضشان را اعلام کردند که ایشان هم منافع اقتصادی را در نظر نداشت.
رامین صدیقی در جواب گفتههای نوروزی به این مساله اشاره کرد که تصویری که شما میسازید، این است که خود هنرمند قانون را اجرا کند و این یعنی اینکه همه چیز متوجه هنرمندان است.
صنف موسیقی تقاضایی برای اجرای قانون کپی رایت ندارد
نوروزی در پاسخ به صدیقی توضیح داد: مساله تقاضای اجرای قانون است. آنچه که در صنف موسیقی اتفاق نمیافتد، نبود تقاضا برای اجرای این قانون است. تقاضا از طریق بیانیه جواب نمیدهد. موسیقیدانان در این زمینه ضعیف کار کردهاند ضمن اینکه ما در کشورمان آهنگسازی مثل موتسارت نداریم تا انتظار داشته باشیم کپیرایتِ ما همان چیزی باشد که در اروپا و آلمان اتفاق میافتد.
وی در حالیکه صحبت هایش با اعتراض شدید صدیقی مواجه شده بود، گفت: این روزها علاوه بر رادیو و تلویزیون، تکثیر غیرمجاز فیزیکی در دیویدیها و همچنین دانلودهای غیرمجاز اینترنتی باعث شده تا مبارزه با این پدیده از لحاظ اجرایی مبارزه پیچیدهتر از گذشته شود. به خصوص اینکه استفاده غیر مجاز از موسیقی صدها برابر بیشتر از استفاده مجاز است.
اقدامات رسانه ملی و سکوت هنرمندان
حمیدرضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی نیز که در این نشست حضور پیدا کرده بود، با تایید صحبتهای نوروزی گفت: در این سالها خود هنرمندان حرکت جدی انجام ندادهاند و تنها استاد شجریان به خاطر استفاده ابزاری و تفاسیری که از آثارش می شد، به پخش آثارش در صدا و سیما اعتراض کرد. ما مشکلات بسیاری در سالهای بعد از انقلاب داشتهایم، یعنی رسانه ملی بسیاری از حقوق را رعایت نمیکند و به جوانب دیگر موسیقی هم احترام نمیگذارد و در این میان هنرمندان سکوت کردند.
وی بیان کرد: وقتی از ابتدا ساز را نشان ندادند، اگر هنرمندان با این رسانه همکاری نمیکردند، این رویه ادامه پیدا نمیکرد. خواننده سنتی در صدا و سیما مجبور به «پلیبک» شده است و این شان موسیقی ایرانی نیست. ما در موسیقی سنتی نمایش نداریم. به همین خاطر است که میگویم هنرمندان انگیزه قوی و ارادهای که باید، نداشتهاند. خانواده فرهاد این اراده را داشتند و تا اندازهای موفق شدهاند.
اهالی موسیقی به خانه موسیقی وکالت دهند
مدیر عامل خانه موسیقی سپس به اقدامات خانه موسیقی در این زمینه اشاره کرد و گفت: از سال گذشته به طور جدی شورای مشورتی در خانه تشکیل شد و همزمان با فستیوال موسیقی، کمپینی در این خصوص شکل گرفت. به قول آقای نوروزی مساله بیانیه و قطعنامه کافی نیست. باید اقدام کرد که البته خانه موسیقی به سمت این اقدام میرود. ما میخواهیم اعضای موسیقی وکالتی به خانه موسیقی دهند و عدم رضایتمندی خود را اعلام کنند. علاوه بر آن ما نیاز به آموزش به جامعه داریم. جامعه ما به هیچ عنوان آگاه نیست. غالب خانوادههای ایرانی به قبح این مساله واقف نیستند و تلقی ندارند که کپیغیر مجاز «دزدی» است.
محسن رجبپور تهیه کننده موسیقی نیز در این نشست بیان کرد: در این سالها شان را از موسیقی ایرانی گرفته اند. به همین خاطر است که ساز نشان داده نمیشود و حتی نوازنده گاهی پشت پنل ساز زده است. پذیرش این تحقیر، یک مشکل فرهنگی است. وقتی این شانیت وجود نداشته باشد، جامعه از این موضوع سوء استفاده میکند. از آن طرف مشکل عدم آگاهی است اما من به عنوان یک تولیدکننده، این ابزار را دارم که برای جامعه توضیح دهم که این شکل استفاده از موسیقی دزدی است؟ شاید هنرمندی ابتدای کارش اثرش را به شکل رایگان به صدا و سیما میدهد یا حتی به بهای جزا حاضر است اثرش را به ماهوارهها بدهد؛ اما این به خاطر نقصان فضای تبلیغات در ایران است.
۵۰ هزار تومان وجه نقد تنها میزان جریمه مجرم قانون کپی رایت
وی همچنین در پاسخ به اظهارات گفته شده در این جلسه بیان کرد: من برای آثارم که بیشترین کپی غیرمجاز و دانلود داشته باشد شکایت کردهام وکیل گرفته و ماهها دویدهام و حتی ده نفر را دستگیر کردهام، اما در پروسهای که یکسال طول کشیده شده است، اما در نهایت شخص مجرم تنها ۵۰ هزار تومان جریمه شده است و این در حالی است که پول وکیل ۴ میلیون تومان بوده است. بنابراین چون نتیجه درست نبوده است، من ترجیح میدهم فرهنگ سازی کنم و روی اثرم نوشتهام: «لطفا کپی نکنید». از آن طرف فراموش نکنید که صدا و سیما حتی حاضر نشد نرخ پخش فوتبال را بدهد، پس ما نمیتوانیم این انتظار را برای موسیقی که هنوز از نظر شرعی مشکل دارد، داشته باشیم.
رامین صدیقی هم به این مساله اشاره کرد و گفت: اگر آقای شجریان موفق شد تا ایدهاش را عملی کند، به خاطر هویت و اعتبارش نزد جامعه بود چرا که همه این امکان را ندارند، ضمن اینکه اصولا حتی اگر صدا و سیما بخواهد حقوقِ مولف و مصنف را بدهد، راهی برای این مساله وجود ندارد و این همان خلا قانونی است.
در پایان جلسه، حمیدرضا نوربخش بار دیگر اظهار امیدواری کرد تا خانه موسیقی در سال ۹۴ بتواند ایدههایش در این زمینه را عملی کند، ضمن اینکه همچنان مهمترین کار در این عرصه بحث آموزش و آگاه کردن جامعه است. البته در این سال ها مسایل و ماطلبات معوقه در موسیقی انقدر زیاد بوده است که محلی برای پرداختن به کپیرایت نبوده است.