اردشیر کامکار مدتی قبل آلبوم «یقین گمشده» را منتشر کرد. این اثر حاصل دونوازی کمانچه اردشیر کامکار و سازهای کوبهای «زکریا یوسفی» بود که از سوی مؤسسه «رهگذر هفتاقلیم» به بازار موسیقی عرضه شد. کامکار در این اثر سعی کرده بود تا تنها تکنیک و مهارتهای خود در نوازندگی را ارائه نکرده و از آن جهت خلق ملودیهایی بهره بگیرد که برای مخاطب گوشآشنا بوده و حسی نوستالژیک داشته باشد.
او به سیاق دیگر آثارش، از نهایت امکانات این ساز بهره گرفته است؛ ضمن آنکه میتوان موسیقی اورامان و کردستان را نیز در این اثر شنید. در واقع از ابتدای این آلبوم تا آخرش موسیقی کردی مربوط به مناطق مختلف بهگوش میرسد. از ویژگیهای دیگر این آلبوم میتوان به ریتمهای پیچیده، ریتمهای لنگ، ملودیهای فولکلوریک، بسط و گسترش تمها بهصورتهای گوناگون و مُدولاسیونها اشاره کرد. دربارهی این اثر و همچنین فعالیتهای آتی اردشیر کامکار با او صحبت کردهایم و در عین حال نظر او را دربارهی اتفاقات اخیر حوزهی موسیقی جویا شدهایم:
* آقای کامکار مدتی از انتشار آلبوم «یقین گمشده» میگذرد. معمولاً در ایران وقتی اثر به انتشار در میآید، از دست صاحب اثر خارج میشود. برنامهای برای «یقین گمشده» دارید؟
خوشبختانه از این اثر استقبال خوبی شده است؛ ضمن اینکه از ما خواستهاند تا کنسرتهایی از آن نیز برگزار کنیم. البته از آنجا که اثر، برای خود من خاص به نظر میرسد، فکر میکنم به صحنه بردن آن نیاز به تمرینات مداومی دارد تا بتوان در بهترین شکل به اجرایش درآورد. البته علاوه بر اجراهای زنده از این اثر، مشغول ضبط یک اثر دیگر هم هستم. سال گذشته به همراه گروه خودم کنسرتهایی برگزار کردیم که به زودی CD آن منتشر خواهد شد. در این اثر که «زهی عشق» نام دارد، وحید تاج و حشمت رجبزاده به عنوان خواننده حضور دارند.
این اثر در دو بخش «فارسی» و «کردی و بختیاری» به آهنگسازی و تنظیم خودم تولید شده. بخش فارسی در دستگاه شور است و در آن چهار قطعه تصنیف، یک ضربی همراه با آواز و چند قطعه ساز و آوازی آمده است. همچنین بخش «کردی و بختیاری» این مجموعه نیز در فضای شور و ماهور است که خوانندگی این بخش را حشمت رجبزاده برعهده دارد. در این گروه، کامبیز گنجهای (تنبک)، نیریز کامکار (تار)، صائب کاکاوند (تار)، قاسم رحیمزاده (تار)، نگار خارکن (کمانچه)، ترگل خلیقی (رباب)، سیروان منهوبی (عود)، سیاوش کامکار (سنتور)، کامران احمدی (دف) و نوازندگان دیگر حضور دارند. این اثر در شهرهایی مثل تهران (تالار وحدت)، اصفهان و کرمانشاه روی صحنه رفت و حالا ما به دنبال ضبط استودیویی آن هستیم.
* صرفنظر از این ماجرا، تحلیل شما از اتفاقاتی که این روزها در عرصهی موسیقی رخ میدهد، چیست؟
اهالی موسیقی سالهاست با مشکلاتی از این دست مواجه هستند و این ماجرا تنها یک دلیل دارد. هنوز نوعی دوگانگی در زمینهی موسیقی در کشور وجود دارد؛ یعنی برخی ارکان حکومتی آن را خوب میدانند و موسیقی را زنده و پویا میخواهند و بعضی دیگر به شدت با آن مخالف هستند. برای برگزاری کنسرت، یک بخش از حکومت -یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- مجوز میدهد اما ارکان دیگر حکومت آن را لغو میکنند و تا زمانی که این هماهنگی به وجود نیاید، هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. در چنین شرایطی است که میتوان به گفتههای آقای جنتی استناد کرد که پیشنهاد دادند مسائل مربوط به موسیقی از طریق خود هنرمندان حل شود تا آنها نیز این فرصت را داشته باشند که با آزادی بیشتری در این زمینه فعالیت کنند.
* اصلاً شما مشابه چنین اتفاقاتی را در سالهای گذشته تجربه کرده بودید؟
بسیار. ما اتفاقاتی از این دست را زیاد از سر گذراندهایم؛ مثلاً زمانی بوده که ما سازهایمان را در کیسههای نایلونی میگذاشتیم تا دیده نشوند، چون در غیر این صورت با ما برخورد میشد. روزگاران درازی ما حتی نمیتوانستیم در هیچ کجایی کنسرت برگزار کنیم. در این مدت البته فضا بهتر شده؛ در حال حاضر نکتهی مثبتی که نباید آن را نادیده گرفت، این است که خود دولت نمیخواهد این شرایط وجود داشته باشد و همراه اهالی موسیقی است؛ اما به هر حال باید چارهای اندیشیده شود تا دیگر از این اتفاقات رخ ندهد.
* این چاره به نظر شما چیست؟
به نظرم چیزی که در این میان میتواند کمک بسیار خوبی باشد، این است که اهالی موسیقی زیر چتر صنف خودشان یعنی خانهی موسیقی اعتراضاتشان را به صورت جمعی مطرح کنند. تجربه نشان داده که هیچ حرکت فردیای نمیتواند به ثمر برسد. این حرکات فردی در بسیاری مواقع تنها به بدتر شدن ماجرا کمک میکند و ممکن است آیندهی حرفهای آن فرد را تحت تأثیر قرار دهد. به همین خاطر است که ما به شدت میخواهیم تا تمامی اتفاقات به صورت صنفی انجام شود.
علاوه بر آن، موزیسین مانند هر انسان دیگری حق اعتراض دارد؛ اما درگیر شدن ذهن موزیسین با مشکلات و مسائل متعددی که همواره در کارش به وجود میآورند، باعث میشود تا هنرمند از خلق دور شود. موزیسین باید تنها به هنرش فکر کند و در ارائهی آن آزاد باشد، به همین خاطر است که ما از نهادهای قانونی و همچنین خانهی موسیقی میخواهیم تا مسأله را پیگیری کنند. خواستههای اهالی موسیقی هم روشن است؛ برای مثال میخواهیم تا فعالیت زنان در عرصهی نوازندگی آزاد باشد، امکان ارائهی اثر و برگزاری کنسرت وجود داشته باشد و مسایلی از این دست. هر چند که میدانیم قدرتی وجود دارد که هنرمندان عرصهی موسیقی را خانهنشین میخواهد. اما ما هم تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا موسیقی زنده بماند.