چشمهایتان را ببندید و تصور کنید که در یکی از کوچه پس کوچههای اطراف بیمارستان آتیه تهران، در معمولیترین خانهای که میتوانید فکرش را بکنید، در استودیویی که قبلاها اسمش «۱۰۳RECORD»» بود نشستهاید و رو به روی شما شخصیتی نشسته که جریان فکری و احساسی بسیاری از دوستداران موسیقی را سمت و سو میدهد.
او این روزها شب و روزش با پسرش میگذرد و از اینکه توانسته «زانکو» را از یک بیماری سخت نجات دهد، کلی انرژی خوب و مثبت دارد. شاید همین انرژی «پسرش» بود که باعث شد او با «پاروی بیقایق» بازار پاپ را تسخیر کند و حتی سختگیرترین منتقدان موسیقی را هم وادار کرد به احترامش بایستند و کلاه از سر بردارند.
اگر دوست دارید ابعاد شخصیتی این هنرمند را از زاویهای که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده ببینید، وسط خال زدهاید و مطمئن باشید بعد از خواندن این مطلب با نگاهی بازتر میتوانید به کشف اسرار آثار چاوشی بپردازید. هر چند شاید در اواخر این مطلب به یک باره سر و کله خود این خواننده هم پیدا شد و درباره آینده و اتفاقات پیش رو برای سال جدید، حرفهایش را زد و باز هم ناپدید شد. پس اصلا فکرش را هم نکنید که این مطلب را نیمه کاره رها کنید و بروید.
* دموکراسی یک نفره
محسن چاوشی یک «چریک» به تمام معناست. او همیشه و در همه حال خودش تصمیم اصلی را میگیرد و یک تنه جلو میرود و خواستههایش را عملی میکند. از همه دور و بریهایش نظرمیخواهد ولی تصمیم نهایی را خودش میگیرد. دموکراسی برای او همیشه مفهومی در حد «مشاورههای گروهی» را دارد و تصمیم نهایی را خودش میگیرد. چه آن زمان که در اتاق سه در چهار منزل پدریاش در خیابان آذربایجان تهران «علی سنتوری» را برای داریوش مهرجویی خواند و دیگر مهر ممنوعیت را از نام خودش برداشت و چه حالا که «میلیونر» های بالاشهری هر روز برای به دست آوردناش «میتینگ» های دو سه نفره در رستورانی در تجریش به پا میکنند و او هرگز در این جلسات حاضر نمیشود. او حتی حاضر نیست پای قراردادهای کلان کاریاش برود و همیشه آدمهایی را به عنوان نماینده میفرستد. قراردادهایی که زندگیاش بستگی مستقیم به آنها دارد. حرفها را میشنود و نظرات را میگیرد. بدون مواجهه حضوری با افرادی که در دور و برش هستند و فقط با تکیه بر حرفهایی که زده شده تصمیم نهایی را خودش میگیرد. خودش در یک فرآیند پیچیده تصمیم میگیرد که با چه کسی کار کند و با چه کسی نکند. و عجیب است که این فرآیند پیچیده تا به امروز توانسته یک مسیر هنری صعودی را برای او در پی داشته باشد. «چریک»ها همیشه به شجاعت و بیپروا بودن شهرت دارند و همین «دموکراسیهای یک نفره»شان است که به آنها اجازه زندگی و پیشرفت را میدهد.
* اصالت
دورو بریهایش همیشه از او به عنوان شخصیتی خوش مشرب نام میبرند. یک جنوبی خونگرم که به شدت مبادی آداب است و خدا نکند یک روز مهمانش شوی. خودش به تنهایی بهترین پذیرایی را از تو میکند. اهل پذیراییهای لوکس و تجملی نیست و همیشه در پذیراییهایش ردی از «اصالت» را میشود کشف کرد. تعارفی بودن را بزرگترین عیب ایرانیها میداند و راحت کارش را میکند و اصولا با خودنمایی میانهای ندارد.
شاخصهای که در اکثر آثارش نیز به خوبی قابل درک و حس کردن است و «راحت» و «ساده بودن» فضای کارهایش باعث شده عمده مخاطب عام طرفدار کارهایش بتواند به خوبی با قطعات محسن چاوشی ارتباط برقرار کند. همان طور که ساده نویسی یکی از اصول اولیه داستان نویسی است، فضای واقعی و بدون اغراق و قابل درک بودن آثار موسیقی را هم باید یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول در جامعه موسیقی ایرانی دانست. جامعه موسیقیای که طرفدارانش به شدت سطح سلیقهشان پایین آمده و نبودن خوراک خوب و قابل دفاع باعث شده که ذائقه آنها درگیر پدیدهای به نام «سطحی پسندی» شود و معدود چهرههایی چون محسن چاوشی و احسان خواجه امیری و... در این بین توانستهاند با تفکر و ایدههایی بکر، فاصلهای محسوس را با دیگر رقبا داشته باشند.
* وسواس
همان قدر که محسن چاوشی چندان توجهی به محیط پیرامون خود در محل کارش نیست و عمدتا فضایی شلوغ و نامرتب را در محل کار این هنرمند شاهد بودهایم، به میزان جنون آمیزی باید این هنرمند را در بحثهای کاری و تولید و پخش آثارش یک خواننده وسواسی دانست. محسن چاوشی بارها در ساختن ملودی و تنظیم آن با آزمون و خطا جلو میرود.
همیشه سعی میکند بهترین حالت و در قویترین نوع ممکن آثارش را در اختیار مخاطبانش بگذارد و در این بین همچنان برمبنای اصول دموکراسی یک نفره اش پیش میرود. تجربه ثابت کرده آثاری که از این هنرمند توانسته مورد نظر و مورد توجه جامعه مخاطباناش قرار بگیرد آثاری بودهاند که چاوشی درانزوا و تنهاییاش ساخته است. آثار عمدتا عاشقانه و تلخی که راوی آنها عاشق بحران زده ایست که تجربه تلخاش را روایت میکند و همین نوع روایت و ریزه کاریهای خاص چاوشی است که بر خی اوقات آثاری را پدید میآورد که سالهای سال در موردشان بحث میشود. آثاری مثل «دیوار بیدر» که چاوشی در بدترین حالت روحی خود ساخته. قطعهای تلخ و «وهم آلود» که مربوط به دورانی از زندگی خصوصی او میشود که به گفته خودش تلخترین اتفاقات را در حال تجربه کردن بود. وسواس چاوشی در نوع تنظیم و ملودی و حتی سرایش ترانه این اثر نشان دهنده این است که این خواننده راهش را پیدا کرده و در اصطلاح رگ خواب مخاطبش را در دست دارد.
* پیچیدگی
مثال موضوعی این سرفصل را باید در قطعاتی چون «قطار»، «جوابم نکن» و همین قطعه «وصیت» در آلبوم آخر چاوشی پیدا کرد. برخی آثار این خواننده هستند که برای درک و فهم آنها باید زمان بگذرد. «هیت»هایی که عمدتا کمتر پیش میآید در جامعه طرفدارانش مهجور باقی بماند و شنیده نشود. یعنی پیچیدگیهای کلامی و ملودیک این آثار به قدری هیجان کشف رموز آن را بالا میبرد که مخاطبان وی هر چقدر وارد این فضای رمز آلود میشود بیش از پیش میتواند به نتایج جدیدی دست پیدا کند. چاوشی درباره این بُعد شخصیتیاش گفته: «من ترجیح می دهم یک «چاه» بىنام و نشان که ۲۵۰ متر عمق دارد باشم، نه دریایى که عمق آن ۲۰ سانتیمتر است. در این پنج سال، از نظر خودم هیچ کار خاصى انجام ندادم ولى باز هم وقت کم آوردم. اصلاً بهتر است بگویم در این پنج سال فقط تجربه کردم. سعى کردم در ملودىسازى حرکت تازه اى داشته باشم. تلاشم این بود که با هر کارى مخاطبم را غافلگیر کنم اما او باز هم مرا بشناسد و قبول داشته باشد. از طرف دیگر روى صدایم به شدت کار کردم. سعى کردم از فضایى که به من نسبت مى دادند، فاصله بگیرم.» در این بخش بلوغ فکری ترانه سرای اصلی این هنرمند یعنی «حسین صفا» را نیز نباید نادیده گرفت. ترانه سرایی که بدون هیچ حاشیه و «پُز»های متداول این قشر که عمدتا در پی کاراکتری ویژه و شعار زده هستند، هویت مستقلی را به وجود آورده و به مرور به پختگی قابل توجهی نیز دست پیدا کرده است. «وصیت» آخرین نمونه از این تکامل ایدئولوژی در این ترانه سراست که ترکیب آن با لحن و صدای چاوشی، یکی از پیچیدهترین آثار حوزه موسیقی در کشور را ظرف سالهای اخیر بوجود آورده است.
* مگر میشود؟
میگویند از اجرای زنده فراری است و «میترسد» که چشم در چشم مخاطبش، بخواند و صدایش با افکتها و نرم افزارهای صداسازی ساخته و پرداخته شده است و اگر کنسرت بگذارد، دیگر بُتی از او نمیماند. «ترس» را از شاخصههای انکار ناپذیر شخصیتی چاوشی در مواجهه با دوستدارانش میدانند و خودش هم هرگز جواب درستی درباره این موضوع نداده است. اما کسانی که اجرای زنده او را در استودیو دیدهاند با قاطعیت اعتقاد دارند که اجرای زنده چاوشی بسیار قویتر و زخمیتر از صدایی ست که تا کنون از او در سیستمهای صوتی شنیدهاند. چاوشی را فردی جاه طلب در بهترین بودن میدانند واینکه باید کنسرتش به اندازهای با بقیه اجراهای زنده در کشور فرق داشته باشد که او راضی شود و روی سن برود. اتفاقی که همچنان با گذشت سالهای زیادی هنوز رخ نداده و همین باعث شده ولع دوستداران این خواننده برای حضور در سالن اجرای زنده وی آرام آرام به ده سالگی نزدیک شود و این حسرت ده ساله هنوز هم معلوم نیست که تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند. حسرتی که با انتشار آلبوم جدید و اتفاقات مهم و استقبالی که از آن شد، بیش از پیش به چشم آمده و انتظارات را از وی بالا برده است؛ انتظاراتی که قضاوت در مورد او را برای آلبوم بعدیاش سخت و دشوار کرده است.
* پاروی بیقایق
واکنشها و اتفاقات حول و حوش آلبوم «پاروی بیقایق» به قدری در رسانههای مختلف زیاد بود که باعث شد بسیاری از رسانههای مهم کشور نیز به این آلبوم به طرزی ویژه بپردازند و همین باعث شد بازتابهای آن آلبوم از آن چیزی که همگان فکرش را میکردند، بیشتر و بیشتر شود. چاوشی درباره این سکوتش و عدم اظهار نظر درباره آلبوم «پاروی بیقایق» اعتقاد دارد: «من حرفم را با آثارم میزنم. دلیلی برای حرف زدن ندیدم. چرا باید درباره کاری که منتشر شده حرف زد؟ هر کسی با توجه به برداشتی که از آثار من دارد میتواند در موردش فکر کند. دلیلی ندارد بخواهم با حرف زدن درباره یک اثر بخواهم جریان فکری خودم را به مخاطبم تحمیل کنم؟»
* «چ» مثل «چنگیز»
در ماههای گذشته و پس از انصراف چاوشی از حضور به عنوان خواننده فیلم «چ» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» حرف و حدیثها درباره این خواننده بیشتر و بیشتر شد و رسانههای سینمایی عمدتا با ذکر برخی دلایل لغو این همکاری، باعث شدند که بار دیگر این خواننده در راس اخبار هنری کشور قرار بگیرد. چاوشی ولی باهوشتر از این مسائل بود و با زیرکی تمام بار دیگر سکوت اختیار کرد تا خیلی زود موج حاشیهها از دور و بر او برچیده شوند. او به فاصله کمی از این اتفاقات روی صفحات شخصیاش، خبر تولید آلبوم جدیدش را لو داد و اعلام کرد که آلبوم «چنگیز» آلبوم جدید اوست. خبر با سرعت نور در رسانهها منتشر شد و خیلی زود همه گیر شد. چاوشی درباره دلیل این تصمیمش برای این نوع اطلاع رسانی درباره آلبوم خود میگوید: «دلیل خاصی نداشت. آلبوم بعدی من نامش «چنگیز» است و آلبوم محبوب من نیز هست. تفکر و زمان زیادی را صرف آن کردهام و مشغول کار روی آن هستم. هنوز خیلی کار داریم. فعلا فقط خود قطعه چنگیز حاضر شده و چند اتود و ماکت و کارهای اولیه. برای این آلبوم فکرهای زیادی دارم. هنوز خیلی کار داریم. فعلا فقط خود قطعه چنگیز حاضر شده و چند اتود و ماکت و کارهای اولیه. برای این آلبوم فکرهای زیادی دارم.»
* بهروز صفاریان
مدت هاست که نام «بهروز صفاریان» در کنار «محسن چاوشی» ذکر و اعلام میشود که همکاری مشترک این دو چهره رنگ واقعیت به خود گرفته است. اما این همکاری در آلبوم «پاروی بیقایق» اتفاق نیفتاد و از آنجایی که پیش از انتشار این آلبوم خبر همکاری این دو در رسانهها منتشر شده بود، مشخص نشد که چرا بهروز صفاریان در آن آلبوم حضور نداشت. اما اطلاعات و اخبار رسیده درباره آلبوم جدید این خواننده حاکی از آن است بالاخره همکاری این دو چهره در آلبوم بعدی یعنی «چنگیز» به قطعیت رسیده و خود چاوشی نیز در این باره می گوید: «بله بهروز صفاریان نظارت و مدیریت بخش تنظیمهای این آلبوم را بر عهده دارند.»
* دیگران
حتما بزرگترین علامت سوال برای آلبوم «چنگیز» همکاران چاوشی در این آلبوم است و اینکه هنوز نام و جزئیات آنها اعلام نشده است. اما اگر دوست دارید درباره همکاران چاوشی در این آلبوم بدانید، باید خدمتتان عرض کنیم که در این آلبوم «حسین صفا» مثل بقیه آثار چاوشی به عنوان ترانه سرا حضور دارد و بقیه همکاران هم تا حدودی مشخص شدهاند. بهروز صفاریان چهرههایی مثل پدرام کشتکار، فرشاد حسامی، شاهرخ پورمیامین و... را برای بخش تنیم کنندهها در نظر گرفته است. شعر «علی اکبر یاغی تبار» هم در قطعه «چنگیز» استفاده شده است. البته هنوز هم امکان حضور چهرههای جدید در آلبوم هست چهرههای جدید دیگری هم به این لیست اضافه خواهند شد. کلیه ملودیها را هم خود محسن چاوشی ساخته است.
* فرقهای «چنگیز»
چاوشی برای آلبوم جدیدش کلی فکر کرده و انرژی صرف کرده و همین باعث شده پیش بینیها برای تولید یک اثر خوب، بیشتر و بیشتر شود. این خواننده درباره فرقهای «چنگیز» با بقیه آثارش میگوید: «برای این آلبوم خیلی فکر شده. تفکرات عمیق تری در این آلبوم جاری است. خیلی روی جزئیاتش در حال فکر کردن هستیم. سعی من این بوده که فضای کلی آثارم را در این آلبوم را به کلی عوض کنم. ولی در کل آلبوم «چنگیز» آلبوم محبوب من است.»
منبع: ماهنامه «تجربه»