مجموعه صوتی دکلمه اشعار «بهاره رهنما» با آهنگسازی «علی شوکت» منتشر خواهد شد. این بازیگر سینما و تلویزیون پس از چند تجربه داستان نویسی، کتاب «زن باران» که شامل مجموعه اشعارش بود را به بازار عرضه کرد.
او حالا تصمیم گرفته نسخه صوتی اشعار آن کتاب را هم در اختیار مخاطبانش قرار دهد. بهاره رهنما در گفتگوی اختصاصی با سایت «موسیقی ما» اعلام کرد که پس از مجموعه جدیدش به نام «زن باران؛ پای به جاده زدن»، باز هم در زمینه صدا فعالیت خواهد داشت. بازیگر سریال «پژمان» که این روزها شاهد پخش مجدد آن هستیم از جزئیات اثر جدید خود گفت و درباره زنده یاد «خسرو شکیبایی» هم روایت جالبی را مطرح کرد. این گفتگو را در ادامه میخوانید:
*این روزها درگیر تولید یک مجموعه صوتی با صدای خودتان و موسیقی «علی شوکت» هستید. اسم این اثر چیست و چه جزئیاتی دارد؟
چهارمین کتابی که از من منتشر شد، مجموعه شعر بود. سه کتاب قبلی من مجموعه داستان بودند. این مجموعه شعر به نام «زن باران» در دو ماه اول انتشار خود به چاپ دوم رسید. انتشارات «نگاه» کتاب را به بازار عرضه کرد و تصمیم گرفتیم که نسخه صوتی این کتاب را آماده کنیم. چند بار با کیفیت و حسهای متفاوت صدا ضبط شد تا تصمیم بگیریم که برای انتخاب نوع موسیقی به کدام سمت برویم. آلبوم در اختیار آقای «علی شوکت» است تا براساس قطعات، موسیقی بسازند و شاید به این شکل باشد که هر چند قطعه شعر در قالب یک «موومان» موسیقی ارائه شود. در حال انتخاب و صحبت روی طرحهای پیشنهادی آقای شوکت هستیم و همزمان گاهی به استودیو میروم وکارها را گوش میکنم. تا کنون بابت این تجربه جدید ذوقزده هستم و به نظرم کار متفاوتی میشود. البته من در طول این سالها به دلیل جنس صدای خودم پیشنهادهای زیادی بابت کار صدا داشتم. حتی به خاطر دارم زمانی که مرحوم «خسرو شکیبایی» نازنین مشغول اجرای اشعار «سیدعلی صالحی» عزیز بودند به من پیشنهاد دادند که در زمینه صدا فعالیت بیشتری داشته باشم. از طرف عزیزانی که نظرشان را قبول دارم هم پیشنهاداتی داشتم ولی همیشه سوالات زیادی با من بود که چرا؟ چگونه؟ برای کجا و به چه شکل این کار را انجام دهم. اما امسال دو یا سه مورد از این پروژهها پیش میآید که فعلا قطعیترین مورد همین آلبوم است. مردم در طول این سالها به غیر از چهره، صدای من هم برای آنها یک سمپاتی و آشنایی دارد. از سوی دیگر کتاب صوتی هم این روزها در دنیا مرسوم است و همه این موارد دست به دست هم داد تا چنین پروژهای را آغاز کنیم.
*مجموعه «زن باران؛ پای به جاده زدن» شامل چند قطعه است و آیا تمام اشعار شما را شامل میشود؟
این یک کار عاشقانه با روایتهای زنانه است و یک عنصر غایب در تمام کارها وجود دارد. آدمی است که انگار گم شده یا قبلا بوده یا قرار بوده باشد اما نیست. حس گمگشتگی و اینکه فردی به دنبال گمشده خود می گردد در قطعات وجود دارد. ما سعی کردیم چنین حسی در موسیقی هم وجود داشته باشد. این مجموعه شامل حدود سی قطعه با اشعار کوتاه است. در مجموعه شعری که اکنون چاپ شده شعر بلند ندارم.
*چه شد که همکاری با علی شوکت را پذیرفتید؟ در حالیکه ایشان در ژانر موسیقی راک فعالیت دارند.
ایشان در واقع آهنگساز هستند و موسیقی می نویسند. ایشان هر سبکی داشته باشند میتواند سبک شخصی کار خودشان باشد نه لزوما کاری که برای دیگران میسازند. من نمونه کارهای آقای شوکت را از طریق آقای «رامبد خانلری» که دوست مشترک ما هستند شنیدم و پسندیدم. ایشان هم شعر من را دوست داشتند و به احتمال زیاد این مجموعه توسط نشر «ثالث» به بازار عرضه می شود و آن دوستان هم نسبت به کار آقای شوکت آشنایی داشتند. برای من درباره کسی که موسیقی این آلبوم را کار می کند چند المان اهمیت داشت. اول اینکه خودش اهل شعر باشد و شعر را بشناسد. آقای شوکت جزو ندرت خوانندههایی است که در زمینه سرودن ترانه هم فعالیت دارد. وجود امکان گفتگو بین ما اهمیت زیادی داشت تا بتوانیم به یک فضای مشترک برسیم. با توجه به شناختی که نسبت به آثارشان داشتم، می دانستم که فضای باز ذهنی را دارند و می توانیم راجع به این آلبوم به نتایجی برسیم. نکته سوم این بود که هر چقدر آن موزیسین شعر من را می شناسد و دوست دارد من هم نسبت به موسیقی او سمپات باشم که اینگونه بود. نکته آخر هم سواد و وسواس در تولید بود و به همین دلیل شعرهای خودم را با اطمینان به ایشان سپردم.
*در سوال اول گفتید که نسبت به این پروژه ذوق زده هستید. می خواهم بدانم این مجموعه چه ویژگی دارد که باعث شده برای شما جذابیت پیدا کند و لفظ ذوق زده را در مورد آن به کار ببرید.
من سالها پیشنهاد داشتم که از صدای خودم روی اشعار دیگران استفاده کنم. این کار یا نمیشد یا خودم میترسیدم و ترجیح میدادم که از صدایم در یک فرصت مناسبتر استفاده کنم. ببینید به هرحال تصویر من بارها دیده شده ولی فعالیت در زمینه صدا برای من جدید است و این مجموعه یک شناخت دیگری از بهاره رهنما را به مخاطبان ارائه خواهد کرد.
*خیلیها نمیدانند که شما در زمینه شعر و نویسندگی هم فعالیت دارید و کلا این بخش از کارهای شما در میان مخاطب عام کمتر دیده شده است. فکر نمی کنید برای این تجربه جدید کمی دیر چنین تصمیمی اتخاذ کردید؟
کتاب صوتی جدید است ولی در زندگی من هیچ وقت هیچ چیز دیر نبوده است. نسبت به اتفاقات زندگی خودم آدم تقدیری هستم و مطمئنا برای چنین تجربهای زودتر از این هم زمان مناسبی نبوده است.
*فکر میکنید بعد از انتشار این مجموعه آن بعد نویسندگی و شعر و صدای شما هم در میان مردم به شهرت برسد؟
چند سال است که در روزنامههای مختلف مینویسم و کتاب معرفی میکنم. در بین بازیگران خانم و حتی آقایان هم فکر میکنم اولین نفری که وبلاگ نویسی را به شکل جدی دنبال کرد من بودم. وبلاگ «ماه هفت شب» حدود دوازده سال است که در فضای «پرشین بلاگ» فعالیت دارد. فکر نمیکنم کسی نداند و شاید به قول شما من کمتر با قشر مردم عادی در ارتباط هستم و بیشتر کسانی که در حرفه خودمان هستند را میبینم. اما مطمئن هستم با همین مقوله صدا وارد یک بخش متفاوت از دنیای هنر میشوم.
*چه زمانی را برای انتشار مدنظر دارید؟
تصور من این است که بتوانیم کار را در فصل پاییز که فصل مورد علاقه و عاشقانه من است به بازار عرضه کنیم. به عبارتی دیگر دوست داریم که مجموعه زن باران با باران منتشر شود.
*طی چند وقت گذشته یکی دیگر از فعالیتهای شما که خبرساز شد، همان سلسله برنامههای مکتب تهران بود که موزیسینها هم مشارکت پررنگی داشتند. کمی در مورد این برنامهها هم توضیح میدهید؟
مکتب تهران یک موسسه فرهنگی و هنری است که زیر نظر آقای «جلال تهرانی» اداره میشود و ایشان برای ما تئاتریها یک انسان بسیار بزرگ و نازنین هستند. من در آنجا تئاتر کار میکردم و از آقای تهرانی اجازه گرفتم تا بتوانیم با استفاده از آن فضای زیبا یک ارتباطی بین مخاطب موسیقی و خوانندگانی که همیشه در کنسرتهایی با بلیتهای گران اجرا میکنند، برقرار کنیم. فکر هم میکنم تا کنون چنین برنامه آنپلاگدی در ایران برگزار نشده بود و خیلی دوست دارم که بتوانم چنین برنامهای را در سطح وسیعتر و مثلا به مدت سی شب برگزار کنم. جوانان زیادی عاشق موسیقی هستند و دوست دارم که همه آنها بتوانند اجرای خواننده مورد علاقه خود را ببینند. من خودم واقعا یکی از طرفداران موسیقی هستم و آقایان «علی زندوکیلی»، «طاها شجاع نوری»، «روزبه نعمت اللهی» یا «علی شوکت» از دوستان من هستند و موسیقی آنها را دنبال میکنم. ترانه سراهای زیادی نظیر «زهرا عاملی»، «میثم یوسفی»، «حسین غیاثی» یا دکتر «افشین یداللهی» هم از دوستان نزدیک من هستند و کارهای این عزیزان را دنبال میکنم و اساسا این فضا برایم دلچسب و دلنشین است. زمانی که خودم را جای مخاطب جوانی که طرفدار این افراد است میگذارم، میبینم که چقدر جای چنین کارهای آنپلاگدی خالی است. آقای تهرانی اجازه و فضای برگزاری چنین طرحی را به ما دادند و توانستیم این برنامههای آنپلاگد را در مکتب تهران برگزار کنیم. تجربه هیجان انگیز و خیلی خوبی بود. برای خود من که بارها اجرای این دوستان را دیدم هم خیلی جذاب بود زیرا می دیدم که خیلی ساده و راحت در فضای یک کافه و نفس به نفس مخاطب اجرا میکردند.
*یکی از نکات جالب این مکتب تهران تنوعی بود که در زمینه انتخاب خوانندهها داشتید.
از ابتدا هم قرار بود که اینگونه باشد. ما برای احترام به فضای ماه مبارک رمضان، آنپلاگدها را ادامه ندادیم و حتی قصد داشتیم که به سمت خوانندگان یک نسل قبلتر هم برویم. البته سلیقه موسیقی من هم به شدت متضاد و عجیب و غریب است! یک بار با «آرش خوشخو» در روزنامه «هفت صبح» مصاحبه کردم و او گفت که میدانم موسیقی مورد علاقه شما سمفونی نه بتهوون است ولی جواد یساری هم گوش میدهید! در یکی از نمایشنامههای خودم هم این موضوع را مطرح کرده بودم که فردی یک فلش به دوست خود میدهد و در آن فلش آثار کوهن و باخ هست و آهنگهای کوچه و بازار را هم میشنویم! به دلیل همین تضادی که خودم در شنیدن موسیقی دارم به این نتیجه رسیدم که ما به دنبال معرفی کردن یک سبک در موسیقی نیستیم. من هم طرفدار عالم موسیقی و شعر هستم و سوادی در موسیقی ندارم. ما دوست داشتیم در سی شبی که آنپلاگد برگزار میکنیم، اقشار مختلف به تماشای اجرای خوانندههای مختلف بنشینند. نکته مهم برای ما این بود که هر هنرمندی که اجرا میکند، محبوبیتی برای خودش و در سطح خودش داشته باشد. اما هیچ روزی این اجراها خلوت برگزار نشد و بدون نفع مالی برای شخص خاصی، از این ایده فرهنگی حمایت شد و به نظر خودم نتایج مثبتی داشت. از طریق همین سایت هم میخواهم از همه موزیسینهایی که با اخلاص کامل دعوت ما را پذیرفتند تشکر کنم. خصوصا در آنجا یک تئاتر هم برگزار میشد و این اجراها به تئاتر هم کمک کرد. به همین دلیل ساز تک تک این دوستان را میبوسم و دست دوستی آنها را به گرمی میفشارم. به این خلوص نیت دوستان احترام میگذارم زیرا هفتاد درصد آنها آرتیستهایی بودند که تهیهکنندهها برای برگزاری کنسرتها در نوبت ایستادهاند.
*در کنسرت اسفند سال گذشته گروه «دنگ شو» چند صندلی آن طرفتر شما نشسته بودم و با آن هیجانی که اجرا را دنبال میکردید اصلا تصور نمیکردم که سلیقه پاپ هم داشته باشید.
سلیقه پاپ دارم ولی یکی از افراد نازنینی که برایش احترام ویژهای قائل هستم «طاها شجاع نوری» است زیرا محبت زیادی دارد. به خاطر دارم اولین باری که در تلویزیون حضور پیدا کردند از من و علاقهای که به گروهشان دارم نام برد و توضیح داد. این محبت خیلی جالب بود زیرا پس از این همه سال به خاطر داشت که من طرفدار قدیمی دنگ شو هستم و ارتباط میان آنها و «پیمان قاسم خانی» و تیم سازنده سریال «دزد و پلیس» از طریق من شکل گرفت.
*در مورد سایر آثاری که با صدای خودتان قرار است تولید کنید جزئیاتی قطعی نشده که بتوانید اعلام کنید؟
آقای «بهنام کلاهبخش» یک سری غزل را برای خوانش روی موسیقی که خودشان ساختند انتخاب کردند که به شکل دکلمه با آوای هجایی خوانده میشود و ریتم جدیدی در خوانش شعر و دکلمه است. بین هفت تا ده قطعه غزل است. غزلیات سعدی و حافظ و آثار مدرن را شامل میشود. قسمت صدا و خوانش غزلها را من انجام میدهم ولی جزئیات دقیقتر را به زودی از طریق همین سایت «موسیقی ما» اعلام میکنم.
از سوی دیگر برای اطلاع از جزئیات بیشتر این اثر به سراغ علی شوکت هم رفتیم. او که بیشتر با آلبومها و قطعات خود در ژانر راک به شهرت رسیده از تجربه جدید خود و همکاری با یک بازیگر صحبت کرد. خواننده آلبوم «بیست شهریور» از تفاوتهای این اثر با کارهای گذشته خود که تا کنون تولید کرده هم سخن به میان آورد.
علی شوکت درباره نحوه ورودش به این پروژه و آغاز همکاری با بهاره رهنما گفت:«آشنایی ما به یکی از دوستان مشترک مطبوعاتی و رسانهای که داشتیم باز میگردد. آقای «رامبد خانلری» ترانه سرای قطعه «ردپا» هم بودند و خانم رهنما با این اثر ارتباط برقرار کردند. صحبت همکاری از طریق آقای خانلری انجام شد و من هم در جریان قرار گرفتم که خانم رهنما قرار است آلبومی را با اشعار خودشان منتشر کنند. صحبتهای اولیه را انجام دادیم و من هم به دنبال یک تجربه جدید در عرصه موسیقی بودم. همچنین دست من نسبت به سبک موسیقی خودم یا کارهایی که در زمینه قطعات پاپ یا راک انجام می دادم بازتر بود. موسیقی این مجموعه ساختارشکنی دارد که مقید به قواعد پاپ یا راک نیست. من هم با کاری که دارم میکنم بیگانه نیستم ولی تا کنون تجربه ساخت موسیقی برای دکلمه اشعار یک خانم بازیگر نداشتم. امیدوارم بتوانم این تجربه جدید را به خوبی پشت سر بگذارم و خودم را با فضایی که خانم رهنما و عوامل کار ایشان در ذهن دارند هماهنگ کنم.»
او در ادامه افزود:«منظور من از ساختارشکنی استایلی بود که همیشه درچارچوب آن برای خودم یا سایر خوانندهها قطعاتی را میساختم. موسیقی این مجموعه تقریبا نسبت به تمامی آثارم متفاوت است و در این مجموعه، موسیقی قرار است که به تکامل اشعار خانم رهنما کمک کند. با اشعار همراهی می کند تا شنونده راحتتر با فضای آنها ارتباط بگیرد. شعر و فضای آن اهمیت بیشتری دارد و موسیقی آن را همراهی میکند.»
این آهنگساز و تنظیمکننده همچنین گفت:«کار هنوز در اوایل مراحل تولید است و پس از اینکه بیشتر جلو رفتیم باید با خانم رهنما همفکری بیشتری داشته باشم. زیرا باید ببینیم فضایی که در ذهن من بوده و بر آن مبنا موسیقی تولید کردهام، چقدر به اشعار نزدیک بوده است. سازهایی که قرار است استفاده کنیم قطعا در کارهای خودم استفاده نشده است. چون هنوز قطعی نشده، نمیتوانم نام ببرم ولی قطعا نسبت به آثار گذشته خودم متفاوت خواهد بود.»
او در پاسخ به این سوال که آیا آثار بهاره رهنما را پیگیر می کند یا خیر هم اعلام کرد:«ایشان از سالها قبل وبلاگی داشتند و گاهی اوقات مطالبی که مینوشتند را دنبال میکردم. در مراسم رونمایی یکی از کتابهای خانم رهنما با اشعار ایشان هم آشنا شدم و دیدم که تصاویر جالبی دارد. یک کتاب به نام «مالیخولیا» منتشر کرده بودند که جنجالی شد زیرا خانم رهنما در آن کتاب تمام رازهای بانوان را فاش کرده بودند. ایشان کاراکتر اجتماعی و فروتنی دارند و به معنای واقعی از هرکسی که قابلیت داشته باشد حمایت میکنند و شبیه خیلی از بازیگرها نیستند.»
طی سالهای گذشته همکاری بازیگران با اهالی موسیقی در اغلب موارد به شکست منجر شده بود و همین مساله موضوع بحث بعدی با علی شوکت بود. از او درباره آسیبشناسی این موضوع پرسیدیم و چنین پاسخی را بیان کرد:«در این پروژه قرار نیست کار خاصی انجام دهم که بخواهم از حیطه خودم خارج شوم. من قسمت موسیقی این کار را بر عهده دارم و سعی میکنم همان درکی که از ترانهها داشتم و روی آنها موسیقی ساختم و منتشر کردم را در اینجا هم به کار بگیرم. سعی میکنم درکی از یک سری شعر درک درستی داشته باشم و روی آنها موسیقی بسازم. تنها تفاوت این است که کسی قرار نیست روی این موسیقی بخواند و قرار است که یک مقدار از فضای موسیقی کوتاه بیایم و در خدمت کار باشم. طی سالهای گذشته پروژههایی بوده که بازیگر دکلمه کرده و خواننده هم در کنارش یک شعر را خوانده است. من هم قبول دارم که آن کارها موفق نبودند. سبک و سیاق همکاری من با خانم رهنما به گونهای است که اصلا به دایره ریسک آن آثار نزدیک نمیشوم.»
شوکت درباره بازخوردهای اثر جدیدش چنین پیش بینی داشت:«بازخوردهای این کار به وسیله اشعار و حس و لحن صدای خانم رهنما معین میشود. موسیقی یک بخشی از کار است و نمیتواند عامه پسند بودن آلبوم را تعیین کند. فضای شعرها، خط مشی موسیقی را تعیین میکنند و من خودم را با اشعار هماهنگ خواهم کرد. اشعار این مجموعه سخت نیست. کوتاه هستند و فضای صمیمی دارد و نگاه جدیدی به مسائل داشته است.»
او نهایتا گفت:«مراحل ضبط در استودیوی «رامین مظاهری» انجام میشود. یک بار خانم رهنما یک پروژه ضبط شده آوردند که بررسی کردیم و مناسب نبود. یک بار دیگر ضبط داشتیم تا کمی موسیقی پیش برود. با توجه به اینکه کمی وسواسی هستم فکر میکنم باید یک ضبط دیگر هم داشته باشیم و تلاش دارم که اثر قابل قبولی را ارائه کنم.»