این روزها تمام اخبار جهان معطوف سرازیری جنگزدگان و پناهجویان سوری، عراقی و غیره به اروپا است و خیلی از منتقدانِ اروپاییِ مهاجرپذیری از آیندهی اروپا با حضور مهاجرین ابراز نگرانی میکنند. ابراهیم معلوف 34 ساله، کودکی بود که در اواسط دههی 80 میلادی بهدنبال جنگ داخلی لبنان بههمراه خانوادهاش به فرانسه پناه جست. او امروز یکی از نوآورترین و مطرحترین آهنگسازان و نوازندگان فرانسوی محسوب میشود.
از او در پایان ماه سپتامبر دو آلبوم جدید منتشر خواهد شد. آلبوم اول «کلثوم» نام دارد که بزرگداشتی برای امکلثوم، خوانندهی افسانهای مصری جهان عرب است. در این آلبوم ترانهی جاودانهی الف لیله و لیله (هزار و یک شب) توسط فرانک ووست، نوازنده پیانو، برگردانِ جَز شده است. این قطعهی طولانی تقریباً یکساعته در سال 1969 توسط بلیغ حمدی ساخته شده است. آلبوم کلثوم در نیویورک ضبط شده است. در این آلبوم فرانک ووست (پیانو)، مارک ترنر (ساکسفن)، لری گرِنادیِر (بیس) و کلارنس پِن (درامز) او را همراهی میکنند، همان گروهی که در آلبوم قبلی اش، «باد» که بزرگداشتی برای مایلز دیویس بود همراه او بودند.
آلبوم دیگر او «نور قرمز و سیاه» نام دارد که با تمرکز بر زیباییشناسی امروزیتر با صدایی الکترونیکتر و پاپتر، شامل ساختههای او و حتی یک کاور از بیانسه است. با اینکه در قطعات از پیچیدگیهای زیادی مانند چندریتمی استفاده شده اما در تنظیم سعی شده از نخبهگرایی پرهیز بشود تا مخاطب عام و جوان بتواند با آن ارتباط بیشتری برقرار کند. او معتقد است: «در ابتدا در اجراهای موسیقی جز مردم دور هم جمع میشدند و با هم میرقصیدند و زمان خوشی با یکدیگر میگذراندند، البته بداههنوازی هم بوده، اما هدف اصلی رها کردن خود و آزاد بودن، رقصیدن و لذت بردن بوده. اما احساس میکنم با گذشت زمان در 50 - 60 سال اخیر این موسیقی خیلی روشنفکری و نخبهگرا شده و الآن تقریباً به هر کنسرتی میروی باید آرام و دست به سینه بنشینی و اگر کوچکترین صدایی تولید کنی همه جوری نگاهت میکنند انگار که کار خیلی بدی انجام دادهای... من فکر می کنم این جای افسوس داره. این خوبه که توی بعضی از کنسرتها باید آرام بنشینی، نوعی ارزش دادن و نشانهی احترامه، اما ما در این سن و سال، اگر موسیقی بسازیم و انتظار داشته باشیم کسی صدایش درنیاید و نرقصد اصلاً خوب نیست، یک تضاده، زیرا موسیقی برای جشنه، برای شادیه ...و این به معنای بیکیفیتی موسیقی نیست». در این آلبوم که در فرانسه ضبط شده اریک لنینی (کیبورد)، فرانسوا دلپورت (گیتار)، استفان گَلان (درامز) او را همراهی کردهاند.
مالوف هنرآموختهی موسیقی کلاسیک و برندهی چندین کنکور معتبر نوازندگی ترومپت کلاسیک است. او از سن کودکی از پدرش، نسیم معلوف، که او هم نوازندهی ترومپت کلاسیک و از پیشگامان نواختن ربع پردهها و دستگاههای موسیقی عربی روی ساز ترومپت است، هنر بداههنوازی مقامهای عربی و همچنین تکنیکهای ترومپت باروک، کلاسیک و مدرن را آموخت و بعدتر در مجموع 5 سال در کنسرواتوارهای عالی پاریس به تحصیل موسیقی کلاسیک پرداخت. او در جوانی با گروه پدرش به اجرای موسیقی میپرداخت و سپس با موزیسینها و خوانندههای فراوانی از جمله اَمدو و میریم، استینگ، ژرژ موستکی، ماتیو شدید، لاسا دِ سِلا و سلیف کئیتا بهعنوان نوازنده جانبی همکاری کرده است. او اولین آلبوم شخصیاش بهنام دیاسپورا را که تلفیقی از موسیقی راک و جز با نواهای عربی ترومپت بود در سال 2007 منتشر کرد.
او در سال 2013 برای آلبوم باد برندهی جایزهی ویکتوآرِ بهترین موزیسین جَز سال فرانسه شد. جایزهی ویکتوآر دُ لاموزیک (Les Victoires de la Musique) مهمترین جایزهی موسیقی فرانسه است که توسط وزارت فرهنگ آن کشور برگزار میشود. همچنین در سال 2014 برای آلبوم «خیال» برندهی جایزهی ویکتوآر بهترین آلبوم موسیقی ملل شد، جایزهای که برای 29 سال یک آلبوم سازی بدون کلام برندهی آن نشده بود. او در همان سال برای ساخت موسیقی فیلم زندگی ایو سن لوران به کارگردانی جلیل لِسپر نامزد جایزهی سزار شد. علاوه بر آلبومهای شخصی خود در سال 2013 برای آلبوم اشعار شاعر فرانسویی فابین مارسود (Fabien Marsaud) موسیقی ساخت و درساخت آلبوم ارکسترال اوکسمو پوچینو(Oxmo Puccino) ، خواننده رپ اهل مالی بهنام «در سرزمین آلیس» بهعنوان آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر حضور داشت. او درعین حال شرکت تولید موسیقی شخصی خود را دارد که علاوه بر آثار خود آثار دیگران را هم تولید میکند و هماکنون مشغول تهیه آلبوم جدید ناتاشا اطلس خوانندهی بلژیکی است.