سال گذشته و تنها چند روز پس از درگذشت زنده یاد «مرتضی پاشایی»، «یوسف علی اباذری» صحبت‌های جنجالی را درباره این خواننده و میزان حضور مردم در مراسم تشییع او بیان کرد.
صحبت‌هایی که واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشت و مورد نقد جدی قرار گرفت. اما به تازگی این جامعه شناس مجددا در تلویزیون حضور پیدا کرده و در برنامه «جیوگی» موضوع مرتضی پاشایی و موسیقی او و تفاوت فرهنگ عامه با فرهنگ روشنفکری» را نقد کرده است.
اما از سوی دیگر «مهدی کرد»، مدیر برنامه و تهیه کننده سابق این خواننده فقید، نسبت به حضور دوباره این جامعه شناس در تلویزیون واکنش نشان داده است. او به تازگی یادداشتی را در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده که در ادامه می‌خوانید و نقد جدی را نسبت به یوسف علی اباذری مطرح کرده است:
روزگارِ فصل..!
اينكه جامعه شناس بايد از پديده هاى اجتماعى آن هم پديده اى به پيچيدگىِ بازتابِ درگذشتِ مرحوم پاشايى و ابعاد حضورِ بى شمار و دور از انتظارِ توده مردم در مراسم تشييع پيكرِ يك هنرمند تحليل بدهد امرى بديهى است...
اينكه "با حفظ احترام به ارزشها و داشته هاى فرهنگى و سنتى مان" جامعه ما نيز دچارِ معضلات و كاستى هايى در بحث فرهنگ و هنر و... است و نخبگان وظيفه بررسى و رسدِ جزء به جزءِ اين مشكلات را دارند هم قبول.
اما در ادامه تمامى كم لطفى ها و بى مهريها و لحن اهانت آميز جناب اباذرى در آن جلسه معروف ، چند سؤال ساده اما مهم به ذهنم مى رسد!
جناب استاد يوسف اباذرى...
آيا شرط اول بالندگى فرهنگ و تعالى هنر چيزى جز التزام به اخلاق و حقيقت و پرهيز از افراط و تفريط است ؟!
آيا در آن كتابهايى كه براى مطالعه شان موى سر سپيد كرديد از ادب،متانت و سعه صدر هم مطلبى آمده است!؟ آيا معنى واژه مبتذل را مى دانيد كه فله اى به هر چيز و همه كس اطلاقش داديد؟؟ گمان نمى كنيد فقط ديدن نيمه خالى ليوان و مصادره به مطلوبِ وقايع خود عينِ ابتذال است!؟
آيا از موسيقى بتهوون ،موتسارت،باخ و ...غير از آدميت مى توان برداشت كرد كه تنها نيازِ آدمى است كه زمانى مى توان داشته هايش را ارزيابى كرد كه فنش، جايگاهش و ثروتش را از او بگيرند!
اصلاً به اين انديشيده ايد كه ريشه مشكل از كجاست!؟آيا با قضاوت هاى كوركورانه و صدور حكم هاى بى اساس، راهى جز غلطيدن از چاله افراط به چاهِ تفريط برايمان باقى مى ماند!؟
آيا در مورد پديده ها و رجالِ سياسى هم با اين صلابت و صراحت اظهارِ نظر و اعلام موضع مى كنيد كه جسورانه معركه بگيريدو چشمها و گوشها را محكم ببنديد و دهان به اهانت و پرخاش باز كنيدو از روى هر مخالفى بى پروا رد شويد!؟
آيا دليل آمدنِ مردم به خيابان براى شركت در تشييع پيكر آوازه خوانِ محبوبشان به قول شما صرفاً به خاطر نازل بودن سطحِ كيفى آثارش و هماهنگى اين ابتذال با ذائقه عمومى بى مغز توده مردم بوده است؟!"نقل به مضمون"
باور نمى كنم برداشتِ دانشمند مدعى و جسورى چون شما محدود به سطحى ترين لايه هاى پديده اى با اين ميزان پيچيدگى باشد كه اگر باشد بايد بس نگران شد و تأسف خورد به حالِ جامعه اى كه محلل جامعه شناسش ، تا اين حد دركى متفاوت با حقايق و واقعيات ملموسش دارد!
آيا دور افتادن از آرمان هاى انقلاب و رسيدن به ابتذال ،به دليلِ انتشار ملودى،ترانه هاى امثال مرتضى است ؟ گمان نمى كنيد آوردن اين حرف بر زبان فردى دانشگاهى چون شما صرفاً شانه خالى كردن و پاك كردنِ صورت مسئله باشد؟
شما و همفكران و هم صنفانتان در اين سى و اندى سال چه گلى بر سرِ نظام زده ايد كه براى كوبيدن يك جوانِ ناكام ، از اسم انقلاب و اسلام وام بدونِ بهره مى ستانيد!؟!
آيا ميزان و متر شما براى ارزيابى جايگاه هنرىِ آوازه خوانى بى ادعا در عرصه هاى مختلف اجتماعى ، چيزى جز ژانر حرفه اى اوست كه اينگونه بى مهابا در جايى از سخنانانتان او را با باخ و در جايى ديگر با مهوش قياس كرده ايد؟!
واصلاً شما با اين ميزان اندوخته دانشى كه مى فرماييد چه گلى به سرِ گٓرِ اين توده به تعبيرتان ابله و بى سواد زده ايد كه اينگونه حق به جانب تمامى كاستى هاىِ فرهنگيمان را يك شبه از مرتضى و مرتضى ها طلبكاريد!؟
اى كاش از دوست موسيقيدانى كه برايتان آثار مرتضى را بررسى كرده نام مى برديد كه برويم از ايشان نشانىِ نت هاى فالش اجرا شده مرحوم را بگيريم! آخر از شمايى كه دانشگاهى هستيد و اهل نظر ، بعيد بود بدون ذكر منبع به چيزى يا كسى استناد كنيد! آنهم استنادى به اين حد پوپوليستى همراه با دادن اطلاعات غلط در باب مقوله اى كه جسارتاً اصلاً در حيطه تخصصتان نيست.!
هر چه بگندد نمكش مى زنند،واى...
البته در دل عقده گشايى هاتان حرفهاى حقى هم بود، اما با ادبياتى بس نا حق! شايد به همين دليل است كه اگر لابلاى اهانت هايتان نقد درستى هم به بخشهايى از جامعه وجود داشت ، توان خودنمايى نمى يافت كه دستِ كم بر دل موافقانتان بنشيند.
آرزو مى كنم هزار سالِ عمرتان با عزت طى شود، اما روزى كه پا به راه مرتضى مى گذاريد، شما را در جاىِ بهترى بيارامانند كه اگر پس از هجرت كسى قصدعقده گشايى در بابِ دورانِ حياتتان را داشت، دستِ كم امكانِ دفاع از حرمت نبودنتان را داشته باشيد.
با احترام
مهدى كرد