انور براهم عود مینوازد و از شهرتی جهانی برخوردار است. براهم همواره از مردم مظلوم فلسطین حمایت کرده و در انقلاب تونس هم مردمش را تنها نگذاشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آخرین روز شهریور و نخستین روز مهر 1394، تالار وحدت میزبان انور براهم و گروهش بود. نوازندهای که برای دومین بار به ایران سفر کرد. انور براهم دو سال پیش برای نخستین بار به ایران آمد تا در قالب جشنواره موسیقی فجر به اجرای برنامه بپردازد. براهم در آن اجرا قطعه «چشمان مبهوت ریتا» را نواخت که پیشترها این قطعه را به محمود درویش، شاعر فلسطینی تقدیم کرده بود.
انور براهم عود مینوازد و از شهرتی جهانی برخوردار است. از مهمترین ویژگیهای او؛ داشتن دغدغههای مردمی است. براهم در مقابل جنایتهای رژیم صهیونیستی هم ساکت نماند و بارها از مردم مظلوم فلسطین حمایت کرد. همچنین براهم در بیداری اسلامی(بهار عربی) که از تونس آغاز شد و موجب انقلاب در این کشور شد، هرگز مردم کشورش را تنها نگذاشت.
براهم براساس اوضاع پس از انقلاب در تونس، قطعههایی نوشته که آنها را در قالب آلبوم «یادگار» منتشر کرده است. این آلبوم به نوعی روایت موسیقایی از رخدادهای پس از انقلاب در تونس است.
انور براهم به همراه گروهش در سفرِ دومشان به ایران، در روزهای 31 شهریور و یکم مهر 1394 به اجرای قطعههایی پرداخت که بیشترشان را از آلبوم «یادگار» انتخاب کرده بود.
براهم درباره رخدادهای پس از بیداری اسلامی در تونس و اوضاع پس از انقلاب در این کشور میگوید:
«اتفاقات ناخوشایندی در حال رخ دادن است که زندگی روزانه میلیونها نفر را تحتتاثیر قرار میدهد. ما در این راه ناشناخته پیش میرویم با ترسها، شادیها و امیدهای بسیار. آنچه اتفاق میافتد ورای تصور ماست. زمان طولانیای گذشت تا من توانستم این موسیقی(اشارهی او به آلبوم «یادگار» است که براساس حال و هوای کنونی کشور تونس نوشته است) را بنویسم.
من به این مشکوکم که مسائل سیاسی بر روی هنرمندان تاثیر بگذارد. البته نمیخواهم که در این مسیر باشم. میخواهم تصور مردم را آزاد کنم تا آنان به موسیقی به دور از هیچ گونه پیشفرضی سیاسی گوش دهند. هنرمندی هستم که میخواهم مسیر تازهای برای موسیقیام پیدا کنم. این خیلی عجیب است چرا که در چند روز گذشته رژیم سقوط کرده و رئیس جمهور فرار کرده و ما در شرایط انقلاب هستیم. همراه با آرزوها و ترسهای زیاد.
الان تظاهرات زیادی در خیابانهاست. گاهی شاهد بینظمیهایی هستیم. نمیخواهم اینجا را ترک کنم. اما برایم آهنگسازی و نوشتن قطعههای تازه دشوار است.
همه تلاشم را میکنم برای ساختن قطعههای جدید، اما در این شرایط آنچه مینویسم پیشپا افتاده است. ترسی دارم که ممکن است توان ساخت قطعههای تازه را از دست بدهم.
برای من مهم است تا صبر کنم و فاصلهای از شرایط اکنون بگیریم.
وقتی که شروع به تولید این آلبوم کردم احساس حضور در فضایی مهآلود را داشتم. من تلاش میکردم تا الهامات خودم را دنبال کنم. آلبوم «یادگار» در شرایط بیداری اسلامی در تونس ساخته شده است.
همه این چهار سال گذشته اندکی سخت بود و گاهی پر از هرج و مرج. اما فکر میکنم در راه خوبی هستیم. ما انتخابات دموکراتیکی برای ریاست جمهوری و پارلمان داشتیم و شرایط در حال بهتر شدن است. نسبت به گذشته امیدهایمان بیشتر است. اما تونس هنور در شرایط باثباتی نیست، با این حال ما همه امیدواریم».
در ادامه کارنامهی این هنرمند را از هنگام ورودش به دنیای موسیقی تا کنون، مرور میکنیم:
انور براهم در 20 اکتبر 1957 در هالفوین در تونس به دنیا آمد. او از طریق پدرش مورد حمایت و تشویق قرار گرفت تا گم در راه موسیقی بگذارد. پدرش به کار قلمزنی و چاپگری مشغول بود و در عین حال به موسیقی علاقه بسیاری داشت. همین امر سبب شد تا فرزندش براهم را به سمت موسیقی سوق دهد.
براهم در 10 سالگی هنگامی که در هنرستان موسیقی در تونس مشغول به تحصیل بود به مطالعاتش درباره عود پرداخت. اولین و اصلیترین معلم او در این زمینه استاد علی سریتی بود. البته براهم شاگرد استثنایی و بی نظیری بود. او از همان 15 سالگی به طور منظم با ارکسترهای محلی به اجرا میپرداخت و در 18 سالگی تصمیم گرفت تا تمام دقت خود را صرف تمرین و پرداختن به موسیقی نماید.
به مدت چهار سال متوالی علی سریتی هر روز به طور خصوصی به او تدریس میکرد تا بتواند پیچیدگیها و راز و رمزهای موسیقی عرب را به او بیاموزد.
به تدریج براهم حوزه فعالیت خو را با گوش سپردن به انواع موسیقیهای دیگر گسترش داد. موسیقیهایی از مدیترانه، ایران و هند و موسیقی جاز حوزه شنیداری او را افزایش داد. براهم میگوید: «من به ارتباط نزدیکی که میان همه انواع موسیقیها وجود دارد پی بردم».
براهم میخواست خود را از موسیقی که به طور گستردهای تحت تسلط موسیقی عوام بود فاصله دهد، در واقع او میخواست تا فراتر از آنچه که وجود دارد ظاهر شود. او به کهنه و قدیمی بودن این موسیقی پی برده بود.
از نظر او «عود» بسیار فراتر از یک همراهی کنندهی خوانندگان بود. براهم پی برده بود که موسیقی عرب به ساز «عود» علاقه بسیاری دارد و او میبایست جایگاه آن را ارتقا دهد. به همین دلیل تلاش در زمینه ارتقا جایگاه این ساز را آغاز کرد.
نوشتن ترکیبها و برخی رسیتالهای عود و اجرای آنها در سالنهای فرهنگی مختلف بخشی از کارهای آغازین براهم بود. او آلبومهای شخصیاش که شامل دو نوازی در کنار سازی ضربی بود را ارائه داد.
در سال 1989 به همراه رابب و اندالوسیات به سمت موسیقی کلاسیک عرب بازگشت. با وجود میراث گرانبهایی که از جانب علی سریتی به او رسیده بود و این واقعیت که این موسیقی کانون اصلی تمرینات براهم را تشکیل داده است، او به این باور رسید که حق این موسیقی را به درستی ادا نکرده است و با این بازگشت تصمیم جدی به احیای فوری این موسیقی گرفت.
در سال 1981 به دنبال کسب تجربههای تازهتر به پاریس عزیمت نمود و در آنجا موفق به ملاقات با موزیسینهای بسیاری شد که هر کدام در ژانری متفاوت فعالیت میکردند. برهم مدت 4 سال در پاریس ماند. در آنجا به طور گستردهای به فعالیت در زمینه آهنگسازی برای فلیمها و تئاترهای تونسی پرداخت.
در سال 1985 طی دعوتی که برای اجرا در جشنواره کارتیج از او به عمل آمده بود به تونس بازگشت. شرکت در این جشنواره اولین طرح بزرگ انوربراهم بود که در آن موفق به کسب موفقیتهای بسیاری شد. این در حالی بود که او تنها بیستوهشت سال سن داشت.
در سال 1987 براهم به عنوان رهبر گروه موسیقی شهر تونس برگزیده شد. او به جای حفظ شکل فعلی ارکستر، آن را به شکلها و ابعاد مختلفی در جهت اهداف جدید بازسازی و احیا کرد. او یک سال از وقت خود را صرف تولید آهنگهای جدید نمود و مابقی را صرف موسیقی سنتی کرد.
در سال 1988 در حضور جمعی در حدود 10 هزار نفر به همراه لیاتو تایر در مراسم افتتاحیه جشنوار کارتیج به اجرا پرداخت.
در سال 1990 او رهبری ارکستر تونس را رها و سفر به آمریکا و کانادا را آغاز کرد.
همزمان با انجام کارهای شخصیاش انور براهم همکاریهای پراکندهای برای ساخت برخی فیلمها با برخی از عوامل سینما داشت. در سال 1991 او اولین فیلم مستدش را کارگردانی کرد. این فیلم کاری بزرگ از تعهد سیاسیاش به شمار میرفت.
این فیلم در لبنان ساخته شد و در آن از یک آتش بس در جنگ میان اسرائیل و حزب الله مصاحبههایی با بازیگران و هنرمندان لبنانی و روشنفکران لنبانی صورت گرفته بود را به نمایش میگذاشت. این فیلم برای شرکت در جشنوراه فیلم لوکارنو برگزیده شد.
افزایش تعهد شخصی براهم درهایی را برای او به دنیای فیلم باز کرد. در سال 2012 مدت کوتاهی پس از انقلاب در تونس آکادمی علم، هنر و ادبیات در تونس به نام انور براهم نامگذاری شد.
با وجود نفوذ میراثی از موسیقی عرب که به طور عمیقی دراو وجود داشت، اما همچنان در سلایق و جهت گیریهایش به دنبال مدرنیته (نوآوری) است. انور براهم در واقع تعریف زیبایی از هنرمند زمان خودش است. به عبارت دیگر موسیقیدانی است که آینده را به همراه خود تغییر میدهد و دیگرگونیهای بزرگی را ایجاد میکند. این امر بدون شک دلیل این که چرا او هیچ ترسی از شوک فرهنگی ندارد را نشان میدهد.
براهم همیشه از اینکه با نوازندگانی با رویکردهایی مختلف برخورد داشته باشد خوشحال میشود. نوازندگانی چون ژان گاربارک، ریچارد گالیانوف، دیو نلند و ژان سارمن و همچنین مانو دیبانگو و بسیاری دیگر، که همه آنان جزء نوازندگانی هستند که همزمان یا در طول گذشت زمان با این موسیقیدان دنیای عرب برخورد کردهاند.
در هر یک از این برخوردها انور براهم به عنوان ابزاری برای تجدید و بازسازی دنیای خویش بهره برده است در حالی که هویت خود را در عین حال حفظ کرده است. هنگامی که از او در مورد هدفش سوال کردند، انور براهم آزادانه تصویری از یک درخت تداعی کرد که در حالی که به سمت بالا رشد میکند فضای بیشتری را در بر میگیرد و همچنان به رشد کردن ادامه می دهد و ریشههایش به طور عمیق تری در درون زمین فرو میروند. تصویری که به طور کامل و واضحی به تونس، زادگاه مادریاش ارجاع میدهد. شهری چند وجهی که ریشه آن در فرهنگ اسلامی عربی است و در عین حال از تاثیرات فرهنگ آفریقایی، مدیترانهای نیز بیبهره نمانده است.
انور براهم متعتقد است سنتی که قابل تغییر و انطباق پذیری نباشد عاقبت محکوم به مرگ است. به همین دلیل است که او سعی داشته تا موسیقی خود را به شکلهای جدیدی بیان کند.
ولفگانگ ساندنر در فرانکفورتر آلگمانیه سایتونگ نوشته است: «مردی از تونس بسیار بیشتر از بسیاری از نوازندگان که صرفا در زمینه جاز مشغول به فعالیت هستند، به دنبال موسیقی نوین رفته است و البته هیچ راهی برای آنجام آن بهتر از این وجود ندارد».