هفتهی گذشته، «محمد معتمدی» بار دیگر همراه با «حسین علیزاده» به اجرای برنامه پرداخت؛ این بار در شیراز. کنار مزار حافظ و برنامه آنقدر با استقبال روبهرو شد و مخاطبان چنان شور و هیجانی داشتند که همه را شگفتزده کرد و «حسین علیزاده» را هم به تحسین واداشت. این اما تمام کارهای آوازخوانِ جوان نیست.
به گزارش رادیوپدیده به نقل از موسیقی ما،
او همین روزها چند آلبوم جدید در دست انتشار دارد، برنامههای بسیاری برای سر و سامان دادن به انتشاراتی که تازه کارش را شروع کرده و همچنین برنامههای کنسرت -در ایران و خارج از کشور- که بخش داخلیاش بعد از سپری شدن ایام عزاداری سالار شهیدان انجام خواهد شد. به اینها فعالیتهای متعدد دیگر را هم باید اضافه کرد؛ مثلاً کارگاه یکروزهای که همین چند وقت قبل برگزار کرد برای آموزش آواز به جوانترها با هدف رفع نواقصی که خودش مثل خیلیهای دیگر به آن آگاه است.
اما حالا میتوان این خوانندهی جوان را پای ثابت ارکستر موسیقی ملی بعد از افتتاح مجددش دانست. او در یکی دو کنسرتی که این ارکستر اجرا کرده، به عنوان خواننده حضور داشته و قرار بود در فستیوال موسیقی تهران هم بار دیگر همراه با چند خواننده در این ارکستر اجرا داشته باشد. برنامه البته به احترام جانباختگان فاجعهی منا برگزار نشد.
«معتمدی» در این مدت حمایتی همهجانبه از «فرهاد فخرالدینی» و ارکستر داشته و با همهی اینها نگاه منتقدانهاش را نیز حفظ کرده است: «نارساییهایی در سیستم مدیریتی و دعوت به کار از خوانندگان در ارکستر وجود دارد و اگر نگاهی طولانیمدت به فعالیتهای این ارکستر وجود دارد، باید در این نگاه تجدید نظر شود. چون خواننده عضو ثابت ارکستر نیست و حقوقی ندارد و از مزایایی هم که برای کادر فنی وجود دارد، محروم است. در واقع، خوانندهای که در این ارکستر اجرا میکند، «مهمان» است و مسئولان باید حرمت «مهمان» را حفظ کنند. در همین مدت به خاطر این نارساییها، بسیاری از خوانندگان حاضر نشدهاند تا در کنار ارکستر فعالیت کنند و به همین خاطر من با تمام احترامی که برای دوستان در وزارت ارشاد قائل هستم، به آنها گوشزد میکنم که یک بازنگری خوب و البته مقتدرانه در این مورد داشته باشند تا خدای ناکرده سطح کیفی اجراها به لحاظ خوانندگی پایین نیاید.»
او اهمیت بسیاری برای ارکستر موسیقی ملی قائل است. میگوید که این ارکستر، نمایندهای از موسیقی است که از زمان استادانی چون خالقی و وزیری وجود داشته و حالا موسیقی ایران گنجینهای قوی دارد که باید به بهترین شکل از آن پاسداری کند: «ارکستر موسیقی ملی در دورههای گوناگون توسط بسیاری مورد بیمهری قرار گرفته است. بخشی از این بیمهریها به دولتهای قبلی برمیگردد و برخی از آن به موزیسینهایی که این نوع موسیقی را هنوز که هنوز است به رسمیت نمیشناسند. بنابراین من به سهم خودم نوعی تعصب و اعتقاد به فعالیتهای این ارکستر و به خصوص استاد فخرالدینی دارم و برای اینکه ارکستر از حرکت بازنماند و اجراهایش با رونق همراه باشد، هر کاری که لازم است را انجام میدهم. کسی مثل آقای فخرالدینی، گنجینهی گرانبهایی است که به هیچ عنوان نباید احساس تنهایی کند. من با همین دیدگاه و تعصب ماندم و کمعنایتیها و مشکلات را تحمل کردم؛ اما همچنان معتقدم حمایتها از این ارکستر باید افزایش پیدا کند. بهخصوص اینکه به لحاظ حرفهای، ارکستر باید تنوع خوانندگی داشته و نگاه مدیریتی بهتری بر آن حاکم باشد. البته به هیچ عنوان نمیتوان زحمات آقایان مرادخانی و جمالی را نادیده گرفت که در این مدت، کارهای بسیار مهمی را انجام دادهاند؛ اما در عین حال این انتظار وجود دارد که نوازندگان مستقلی در این ارکستر فعالیت کنند و یک تیم مدیریتی مستقل با یک اسپانسر قوی در کنار ارکستر باشد تا چرخهای این ارکستر از حرکت بازنماند.»
این خواننده به تازگی آلبوم «عبور» را منتشر کرده؛ اثری با آهنگسازی «علی قمصری» که دومین همکاری این دو موزیسین است. اولین بار در «برفخوانی» با یکدیگر همکاری داشتند و البته در میانهی راه، معتمدی نتوانست پروژه را همراهی کند و آن آلبوم با صدای خوانندهای دیگر به انتشار درآمد و «عبور» پروژهی دیگری در همان مسیر موسیقایی است؛ اگرچه با نگاهی جدیدتر.
در «عبور» آنسامبل کوچکی وجود دارد؛ اما معتمدی میگوید که اندیشههای بزرگی در این اثر هست: «ما تلاش کردیم تا با ساز و آواز به بیانی متناسب با ذائقهی امروز ایران برسیم. در واقع در این اثر، گروهنوازی ایرانی با نگاهی متفاوتتر بیان شده و با توجه به شرایط روز موسیقی ایران، قطعات ارائه شده است. خوشبختانه همین نگاه نیز با استقبال بسیار خوبی از طرف مخاطبان روبهرو شد و ما در تهران و همچنین دیگر شهرهای ایران، کنسرتهای متعددی را از این اثر ارائه کردیم. آلبوم هم با همین میزان استقبال روبهرو شد و ما تقریباً ده روز بعد از انتشار، چاپ مجددی را از آن منتشر کردیم و من امیدوارم دیگر کارهایمان هم با همین اقبال از طرف مخاطبان همراه شود.»
معتمدی همراه با «عبور» در شهرستان اراک، آخرین کنسرت خود را برگزار کردند و حالا میگوید که آن اثر، کارنامهی موفقی از خود برجای گذاشت و به پروژههای دیگر فکر خواهد کرد: «در این سالها، پروژههای گوناگونی را به صورت همزمان پیش میبرم. شاکلهی اصلی تعدادی از آنها مشخص شده و تعدادی دیگر هنوز نیاز به فرصت دارند برای اینکه به مرحلهی انتشار برسند.»
مدیر انتشارات «آوای آبی رود» دربارهی انتشاراتاش میگوید: «در تمام سالهایی که من فعالیت میکردم، کارهایم در مقولهی انتشار با نوعی پراکندگی و عدم تمرکز همراه بود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که بسیاری از کارهای من در این سالها توسط ناشران گوناگون منتشر نشد و حتی در برخی موارد بلوکه شد، حتی بعد از انتشار اثر نیز ناگزیر بودم تا خودم به عنوان یکی از خالقان اثر، آن را به قیمت مصرفکننده از ناشر خریداری کنم. همهی اینها به همراه ایدهآلهایی که برای انتشار یک کار خوب در ذهنم داشتم و در این سالها، هیچگاه به نتیجه نرسیده بود، باعث شد تا تصمیم به آغاز فعالیت شرکتی بگیرم که این ایدهآلها را در آن پیاده کنم. ایدهی شکلگیری «آوای آبی رود» از دو سال پیش آغاز شد و از همان زمان تصمیم گرفتم تا هر اثری که در این نشر منتشر میشود، از لحاظ کیفی -تا حد امکان- در بالاترین شکل باشد، یعنی کارهایی که خودم برایشان زحمت بسیاری کشیدهام، شیوهی انتشارش در اختیار خودم باشد تا هم هر ایدهای را میخواهم در انتشار پیاده کنم و هم مشکلی میان من و دیگر دوستانم پیش نیاید.»
او در اولین گام، آلبوم «عبور» را به انتشار درآورد. اثری که خودش در آن به عنوان خواننده حضور داشته؛ این اما تمام ایدههای او برای انتشاراتاش نیست. برای همین است که میگوید در «آوای آبی رود» در نظر دارد آثار آهنگسازان برجستهی ایرانی را نیز منتشر کند: «علاوه بر موزیسینهای داخلی، بهترین آهنگسازان و خوانندگان جهانی را نیز رصد کردهایم و با برخی از آنها رایزنیهایی انجام شده تا آثارشان را در ایران منتشر کنند.»
نگاه معتمدی به انتشاراتاش هم مانند آوازخوانیاش است؛ پر از ایده و البته با بلندپروازیهای بسیار. برای همین هم میگوید که حالا هنوز در دندهی اول است و به خاطر همین سرعت چندانی ندارد؛ اما خیلی زود دندههای دیگر را هم طی میکند و ایدههایش را عملی.
او چند روز قبل در نامهای به دفتر موسیقی درخواست کرد که مجوز یکی از آثاری که با صدای او توسط ناشر دیگری برای دریافت مجوز روانه آن دفتر شده، صادر نشود. چرا؟ «اهالی موسیقی همیشه با مشکلاتی روبهرو هستند که برخیشان به خاطر متن قانون است و برخی به خاطر برداشتهایی که از آن میشود. برای مثال برای انتشار یک اثر، باید رضایت کتبی آهنگساز و شاعر ضمیمهی پرونده باشد؛ اما این شرط برای خواننده وجود ندارد. در حالی که خواهناخواه بخش مهمی از اثر متعلق به خواننده است و او بیشترین سهم را در موفقیت یا عدم موفقیت یک کار دارد. در واقع، بدون خواننده، رونق بازار موسیقی دچار خدشه خواهد شد؛ اما اینکه چرا حقی برای او در نظر گرفته نشده و ارشاد او را به عنوان پدیدآورنده نمیشناسد، جای تعحب دارد. من قطعاتی را به عنوان تست خواندم و بعد به دلایل کاملاً حرفهای تصمیم گرفتم تا آن را منتشر نکنم؛ اما حالا در کمال ناباوری مشاهده کردم که قرار است با دریافت مجوز به انتشار درآید. این در حالی است که هیچ قراردادی هم با من به عنوان خواننده منعقد نشده و تمام اینها برای من جای تعجب دارد، به خصوص از ناشری که حاضر است این اثر را منتشر کند.»