روزنامهي New York Music Daily چند روز قبل در آستانهي تور كنسرتهاي گروه موسيقي دستان، نقدي تحسينآميز دربارهي اجراي اين گروه از اشعار «فروغ فرخزاد» با خوانندگي «مهديه محمدخاني» نوشته است. به گزارش «موسیقی ما»، این روزنامه معتبر چاپ نیویورک این کنسرت را بهترین اجرای سال جاری در بروکلین دانست. متن کامل نوشته این روزنامه را در ادامه میخوانید:
«از میان تمام سبکهای موسیقی که امسال در بروکلین به صحنه آمد، به جرأت میتوان گفت که اجرای گروه دستان بهترین بود. این گروه با ترکیبی از موسیقی سنتی و نوی ایرانی، باشکوه، پرشور و حزین، بارها مخاطبانش را تکان داد.
گروه «دستان» که در طول سالهای گذشته گاهی اعضای آن تغییر کرده، همچنان در نگاه و انسجام درونیاش شاخص و توانمند باقی مانده و حالا اینبار با «مهدیه محمدخانی» -خوانندهای جوان و تازهنفس- در نیویورک اجرایی بینظیر داشت.
در سراسر برنامه، زخمههای سرزنده، مهیج و آتشین گروه در عین سادگی و شفافیت به مایههای موسیقی غربی نزدیکتر بود تا دیگر انواع موسیقی شرق. با این حال، نشانههای موسیقی شرقی نیز گاه چون نواهای عرفانی از دنیایی دیگر شنیده میشد.
«حمید متبسم» با تار ملودیهای آتشین از نتهای بیقرار و پُرانرژی خلق میکرد و این در حالی بود که «سعید فرجپوری» با کمانچه نتهایی آرام، خیالانگیز، پُرراز و باروح مینواخت. «پژمان حدادی» نيز با تسلط بر شش ساز کوبهای با مهارت و خلاقیتی منحصربهفرد با خلق ملودیهای پرخروش، جمعیت داخل سالن را به وجد میآورد و در اين ميان «حسین بهروزینیا» مهارت پنجه و تسلط ذهنش را بر ساز بربت (عود ایرانی) به خوبی به نمایش گذاشت.
متبسم بر پایهی اشعاری از «فروغ فرخزاد» اثر فراموشنشدنی و هیجانانگیز «یک دریچه» را خلق کرده است. حدادی در اين خصوص توضیح ميدهد که اشعار این شاعر دههی 60 میلادی، نگاهی امیدوار به برابری زن و مرد دارد. امری که شاید پیشنیاز تمدن انسانی است؛ اما مفهومی نیست که بسیاری آن را برخاسته از ایران بدانند. با این حال، طی سدههای میانه، ایران مرکز اندیشههای روشنفکری جهان آن روز بوده است.
در اين كنسرت، «محمدخانی» ابتدا به آرامی شروع به خواندن کرد، گویی از گروه فاصله داشت یا مشکل از صدابرداری بود؟ نه! او کارش را با زمزمه شروع کرد که تنها بخشی از گسترهی وسیع آوایش بود. به مرور، تحریرهای موشکافانهاش فراز گرفت و به اوج رسید. در اوج و فرودهایش، در حالی که با اعتماد روی صندلیاش نشسته بود، نمیشد لحظهای از او چشم برداشت.
در همین حال، موسیقی از حالت لختی و اندوه در میآمد و به تاخت پیش میرفت. سازها مدتی طولانی با همنوازی رنگ همدیگر را پنهان میکردند و سپس همنوازی جای خود را به تکنوازیهای ماهرانهای میداد که به نوبت، میان سازها میچرخید. پس از آن، ریتم عامدانه کند میشد و بعد شدت میگرفت و صدای محمدخانی با لطافت و شکنندگی، اعتراض و خشم، حزن و اندوه، پیروزی و بسیاری احساسات دیگر به گوش میرسید.
نیمهی دوم برنامه از ساختههای بهروزینیا و همچون قسمت اول شامل تکنوازیهای پرشور بود که فراوانی میاننوازیهای بهروزینیا بر نشاط آن میافزود و همه در کنار صدای محمدخانی که توانی به صلابت توفان داشت، بیشترین تحسین تماشاگران را برانگیخت. پایانبخش برنامه آهنگی بود با تِمی نزدیک به پاپ و آهنگی فولکلور، زیبا و اسرارآمیز که همهی ایرانیان حاضر با آن همراهی میکردند.
منبع:موسیقی ما